بحث با برادران سنی - 3
سلام به اهل سنت
بنده از چند وبلاگنویس اهل سنت خواهش کردم که به سوالات من جواب دهند. متاسفانه غیر از یک نفر بقیه سکوت کردند. آن یک نفر هم نهایتا مشخص شد جوابی ندارد. لذا از شما خواهش می کنم بی زحمت مطلب وبلاگ من را بخوانید و به سوالاتم در مورد آیه 179 آل عمران جواب دهید. من در وبلاگم 3 مطلب در مورد اهل سنت نوشته ام :
1- توسل و شرک 2- منزلت هارون 3- رسالت ائمه.
از شما خواهش می کنم در صورت امکان مطالب مرا بخوانید و نظر خود را بنویسید. قبلا تشکر می کنم. التماس دعا.
سلام ... گرامی
از اینکه جرات کردین برایم جواب بنویسید خیلی متشکرم. اکثر اهل سنت اینکار را نمی کنند.
با اجازه می خواستم نظرم را در مورد جوابتان عرض کنم. فَلَا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَٰهًا آخَرَ ) الشّعراء آیه 213 (
لطفا بگویید الها آخر دقیقا یعنی چه ؟ اگر ما سر قبر کسی بگوییم التماس دعا، او الها آخر می شود ؟؟!!
بر اساس چه تعریفی ؟
مشکل شما این است که وقتی قرآن می خوانید در معنایش تدبر نمی کنید. اگر کمی سلولهای کوچک خاکستری را بکار می انداختید از آیات اینطور نتیجه گیری نمی کردید. این جوابی که برادر اسلام در مورد 179 آل عمران دادند چه بود ؟ بنده متوجه نشدم. می شود لطفا بطور خلاصه جوابش را تکرار کنید. بنده 4 سوال جلوی ایشان گذاشتم که حتی به یکی جواب ندادند. در ضمن اگر جسارت نباشد باید عرض کنم که شما کمی بی تقوا و بی ادب تشریف دارید که در مورد مهدی از کلمات دجال و قاتل استفاده می کنید و علی و حسن را در ردیف لات و عزی قرار می دهید. بنده قبول دارم که در تصور عوام و بعضی روایات، در مورد خشونت حضرت مهدی مبالغه شده. مهدی اوصاف و ابعاد دیگری هم دارد که معمولا ما به آنها توجه نداریم. ولی یک آدم عاقل وقتی می خواهد مساله ای را ارزیابی کند و نظر بدهد، آنهم بصورت کتبی در وبلاگش، باید سعی کند که موضوع را همه جانبه بررسی کند و عامیانه حرف نزند. در روایات شیعه و سنی و حتی غیر اسلامی گفته شده که در آخرالزمان مرگ ها و کشتارهای زیادی روی می دهد، ولی همه ی آنها مربوط به مهدی نیست. قبل از ظهور مهدی جنگ های زیادی می شود و خیلی ها از گرسنگی و بیماری می میرند. البته مهدی هم می جنگد چون باید پیروزی نهایی و قطعی اسلام بر کفر را عملی کند و این بدون جنگ با قدرت های شیطانی ممکن نیست. فکر می کنم در روایات سنی ها هم همینطور باشد. بنابراین معنی ندارد یک سنی از شیعه ایراد بگیرد که مهدی شما خشن است. همانطور که وقتی اهل کتاب می گویند اسلام خشن است، با توجه به آنچه کتاب مقدس خودشان گفته، حرفشان مسخره است. آیا شما روایتی دارید که گفته مهدی سنی بدون جنگ پیروز می شود ؟
شما به خیلی از سوالات بنده جوابی ندادید و فقط یک جواب کلیشه ای را تکرار کردید که مشکل مرا حل نمی کند. فرق زنده و مرده در این مبحث چیست که نوشته اید : مگر مردم زندة حاضری که..... آیه ی مذکور فرقی بین زنده و مرده نگذاشته.
امیدوارم مزاحم نشده باشم. من از خیلی برادران اهل سنت سوالاتم را پرسیده ام، ولی میل نداشتند جواب بنویسند !!! اگرشما هم میل ندارید بگویید. ارادتمند شما - کوروش
سلام مجدد
اولا باید عرض کنم بنده در مورد چوبه ی دار اهل سنت هیچ مسئولیتی را قبول نمی کنم و دخالتی نداشته ام.
قرآن بما دستور داده که بسوی خدا وسیله ای بگیرید. در روایات گفته شده این وسیله ، توسل به معصومین است. برای کسی که روایات اهل بیت را قبول داشته باشد، همین کافیست. البته از شما انتظار ندارم قبول کنید، ولی عرض من این است که چرا مرتب شیعه را متهم به شرک می کنید ؟ پرسیدید کدام سوال را برادر اسلام جواب ندادند. من اول عرض می کنم که کدام سوال را خود شما جواب ندادید، بعد به برادر اسلام هم می رسیم.
1- اگر ما سر قبر کسی بگوییم التماس دعا، او الها آخر می شود ؟؟!! بر اساس چه تعریفی ؟
2- آیا شما روایتی دارید که گفته مهدی سنی بدون جنگ پیروز می شود ؟
3- فرق زنده و مرده در این مبحث چیست که نوشته اید : مگر مردم زندة حاضری که.....
اول یک جوابی بنویسید، بعدا گله کنید : !این انصافه ازدست ودهن بیافتیم وهیچی هم تومختون نره؟!!
فرق مشرکین با شیعیان این است که آنها بت ها را الها آخر می شناختند، ولی شیعیان ائمه را وجیه عند الله می شناسند. اگر به نظر شما این فرق حساب نمی شود، اشکال از نظر شماست. سلول های خاکستری بدرد اینجا می خورند.
اگر با سوالاتم مزاحم شده ام، انتظار ندارم جواب بنویسید. التماس دعا.
سلام
جواب این سوالاتم را از برادر اسلام نگرفتم:
آیا از آیه 179 آل عمران فهمیده نمی شود که بین صحابه افراد خبیث بودند ؟
آیا فهمیده نمی شود که برای جداسازی طیب از خبیث، خدا رسولانی خواهد فرستاد ؟
آیا در روایات شیعه وسنی نگفته اند که علی مصداق این آیه و جداکننده مومن و منافق است ؟
اگر جواب همه این سوالات مثبت است آیا معلوم نمی شود که مذهب شیعه از سنی به حقیقت نزدیکتر است ؟
از پاسخ صریح تشکر می کنم.
در ضمن دیدم نوشته بودید : مذهبتون غیرازفحش وبی ادبی هیچ چیزدیگری به شمایادنداده.
پیشنهاد می کنم در وبلاگ آیلین نوشته های خانم فاضله ... را بخوانید. من که از خواندن حرف های ایشان وحشت کردم. فکر نمی کردم اهل سنت ایران هم چنین افکار زشتی داشته باشند. البته امیدوارم چنین افرادی اقلیت باشند. اگر می توانید اول با ... خانم بحث کنید تا ارزش گفتگوی محترمانه را قبول کند. موفق باشید.
1.4.93
با عرض سلام
ممکن است من بعدها بحثی که با شما داشتم را در وبلاگم بگذارم. اگر راضی نیستید بفرمایید تا آدرس وبلاگ شما را ننویسم. عبادت قبول و التماس دعای مخصوص.
************
سلام به ایلین عزیز
تبریک می گویم، به عنوان یک نوجوان 15 ساله اطلاعات دینی خیلی خوبی داری.
البته من فکر نمی کنم که این متن را خودت نوشته باشی، ولی بهرحال کار جالبی بود. چند نکته را می خواهم تذکر بدهم. اولا بنده قبول دارم که اگر ما این آیات را بدون هیچ اطلاعات تکمیلی بخوانیم، حتما تصور می کنیم که در تمام این آیات صحبت از همسران پیامبر است. ولی مساله این است که آیا تو به احادیث معتبر اعتقاد داری یا خیر ؟ شیعه و سنی قبول دارند که تفسیر آیات را باید از احادیث پیامبر گرفت. خیلی از احادیث که از قول راویان مختلف نقل شده اند بما می گویند که آیه تطهیر در مورد 5 تن نازل شد و این ادعایی نیست که چند ایرانی شیعه قرن ها بعد از پیامبر درست کرده باشند. حتی در یکی از کتب صحیح اهل سنت (یادم نیست مسلم بود یا بخاری) دیدم ام المومنین عایشه گفته : پیامبر نشسته بود که فاطمه و علی و حسن و حسین وارد شده، پیش او نشستند و پیامبر آیه تطهیر را خواند. این نشان می دهد که جمع شدن این افراد پیامبر را به یاد آیه انداخته یعنی مصداق آیه این افراد هستند. اگر چه آیات قبل و بعد در مورد همسران نازل شده، ولی ما از روایات متعدد معتبر می فهمیم که اهل بیت لقب یک گروه مشخص است که بخاطر نسبتی که با پیامبر دارند این لقب را گرفته اند و آیه تطهیر جدای از آیات قبل و بعد و فقط برای این افراد نازل شده. علاوه بر ضمایر مذکر (که شما توضیحات خوبی در موردش دادید) کلمه ی مفرد بیت هم نشان می دهد که در این جمله موضوع عوض شده، چون وقتی صحبت از همسران است از کلمه بیوت استفاده می کند. کلمه ی انما در اول آیه نشان می دهد که این تطهیر با تطهیر عموم مسلمین فرق دارد و حد اعلای پاکی و عصمت را بیان می کند. یک سایت معرفی می کنم که اگر خواستی مطالعه کنی :
http://h-varjani.blogfa.com/posts/?p=7
موفق باشی و التماس دعا.
سلام به خواهر گرامی اهل سنت
از آشنایی با شما خیلی خوشوقتم. متاسفم که شما لحن خیلی عصبی و تندی دارید. دلیلی برای عصبانیت نیست. ما از اطلاعات هم استفاده می کنیم و قصد خیر داریم. با اجازه ی شما، من جوابتان را بررسی می کنم.
1- بالاخره شما نگفتید که به احادیث معتبر اعتقاد دارید یا خیر. منظورم احادیث کتب سنی است مخصوصا کتب صحیح.
2- بنده به عنوان یک شیعه تا بحال نشنیده ام که تنها آیت الله باید به نزد قرآن برود. خودم قرآن می خوانم و سعی می کنم منظورش را بفهمم. از تفاسیر و نظرات شیعیان و سنی ها هم استفاده می کنم.
3- تا جایی که بنده اطلاع دارم در کتب اهل سنت هم نوشته که از ام سلمه نقل شده آیه تطهیر در منزل ایشان نازل شد زمانی که 5 تن زیر عبا بودند و پیامبر برایشان دعا می کرد. ظاهرا شما این را تکذیب می کنید. آیا اصلا چنین روایتی نیست یا اینکه از نظر علمای شما ضعیف است ؟
4- وقتی جمع شدن 5 تن ، پیامبر را به یاد آیه تطهیر انداخته، این دلالت نمی کند به اینکه مصداق آیه 5 تن است ؟ شما برداشت مرا رد می کنید یا روایت ام المومنین عایشه را ؟
5- اساساً مطلب را خواندی یا نخوانده دهان گشودی؟ والله خواندم.
6- عبارت {قرن فی بیوتکن} را میبینند.
خب من هم همین را گفتم. عرض کردم آنجایی که صحبت از همسران است، بیوت بکار رفته یعنی هر خانمی بیت خودش را دارد. اشاره به افراد پراکنده است. ولی بیت می تواند اشاره به یک گروه متحد و همکارباشد.
7- هفتمین دروغ این کذاب..... کذاب یعنی من ؟؟!!
بنده هیچ میل ندارم خواهر مومن و عالمی را لعنت کنم. دعا می کنم خدا بر توفیقات شما بیفزاید و بتوانید به سوالات من جواب درست و حسابی بدهید. باز هم مزاحم می شوم. التماس دعا.
سرکار خانم ... سلام علیکم.
1- من نخواستم در مورد کتب شما قضاوت کنم. نظر شما را در مورد حدیث پرسیدم. ظاهرا شما قبول دارید که از احادیث صحیح سنی می شود در تفسیر قرآن استفاده کرد. من هم موافقم.
2- اگر منظور شما از به نزد قرآن برود خواندن قرآن است، من مرتب قرآن می خوانم. شما که مرا نمی شناسید چرا می گویید هرگز نمی خوانم ؟
3- در مورد اعتبار حدیث ام سلمه فعلا نمی توانم نظری بدهم. اما در مورد مباهله هیچ علاقه ای به اینکار ندارم. ترجیح می دهم گفتگو کنیم.
4- اصطلاح آل بیت را شما از کدام آیه یا حدیث گرفته اید ؟ اگر به فرض شما آنجا بودید و می دیدید پیامبر نشسته و علی و فاطمه و حسن و حسین آمدند پیش او نشستند و پیامبر آیه ی تطهیر را خواند، فکر نمی کردید که لابد ربطی بین این اشخاص و آن آیه هست ؟ ظاهرا شما وجود روایت ام المومنین عایشه را قبول کردید ، ولی برداشت مرا رد می کنید. برداشت شما از این روایت چیست ؟
5- من برای ایلین نوشته بودم :
"کلمه ی مفرد بیت هم نشان می دهد که در این جمله موضوع عوض شده، چون وقتی صحبت از همسران است از کلمه بیوت استفاده می کند".
فعلا که شما کذب گفته اید.
بنده بر عکس شما بسیار میل دارم که خدا کفار و مشرکین و همینطور برادران و خواهران اهل سنت را هدایت کند و اجرش را بما شیعیان فاطمه بدهد. فعلا خداحافظ.
28.3.93
... خانم سلام
من امیدوار بودم که از علم شما که مبلغ هستید، استفاده کنم. ولی متاسفانه شما توانایی کمک به دیگران را ندارید. شما مشکل اساسی تر از بحث شیعه و سنی دارید که افراط گرایی است و نمی گذارد شما تحقیق و بحث منطقی کنید. پیشنهاد می کنم این نوشته های خود را به یکی از اساتید تان نشان دهید، شاید شمارا راهنمایی کنند.
متاسفانه شما بحث کردن را بلد نیستید و به سوالات من جواب روشن و دقیق نمی دهید. برای همین من مجبور می شوم که نظر شما را حدس بزنم. سعی کنید (اگر اشکالی ندارد) صراحتا به سوالات من جواب دهید.
1- بالاخره نگفتید شما حدیث را قبول می کنید یا نه ؟ در بحث می شود به حدیث استناد کرد ؟ این هیچ ربطی به صیغه و امامت ندارد. من نظر اهل سنت را پرسیدم. در ضمن اینکه اهل بیت هم ثقل قرآن است گفته ی شیعه نیست، گفته ی پیامبر است که در کتب صحیح اهل سنت هم ثبت شده.
2- چند سوال قرآنی دارم که حتما از شما می پرسم، به شرطی که عصبانی نشوید و با آرامش جواب دهید.
3- تا جایی که بنده می دانم، علمای شیعه و سنی احادیث را از لحاظ اعتبار طبقه بندی می کنند و آنچه در کتب صحیح اهل سنت نوشته شده از نظر ایشان معتبر است و در بحث می شود به آن استناد کرد. قبول دارید ؟
اینکه نوشتید : قرآن میگوید که فقط زنان ،اهل بیت تطهیر شده هستند، ادعای بی اساسی است و در قرآن چنین جمله ای وجود ندارد. اگر بود که دیگر بحثی نداشتیم. شما نتیجه ی دلخواه خود را به عنوان پیش فرض حساب می کنید. یعنی روش بحث کردن را بلد نیستید.
4- بنده هیچوقت صیغه نکرده ام، تهمت نزنید. اصطلاح آل بیت در قرآن وجود ندارد و احتمالا در حدیث هم نیست. من پرسیدم از کجا آورده اید، ولی شما مشخص نکردید.
5- من معتقدم که موضوع در آیه تطهیر عوض شده و اهل بیت، زنان پیامبر نیستند. دلیل من روایات متواتر شیعه و سنی است که می گویند این آیه در منزل ام سلمه (جدا از آیات قبل و بعدش) نازل شد زمانی که فقط 5 تن زیر عبا بودند. این از مسلمات همه مسلمین است و انکار آن لجبازی و دشمنی با اهل بیت است (متاسفم که این را می گویم). در کتاب غایت المرام 75 روایت نقل شده در این مورد که 41 روایتش از طریق علمای بزرگ سنی است که در کتب خود آورده اند مثلا : صحیح مسلم، ترمذی، بخاری، مسند احمد حنبل و غیره. شما احتمالا به این کتب دسترسی دارید. اگر شک دارید، خودتان مراجعه کنید و نتیجه را بما هم بگویید. در الدرالمنثور سیوطی روایت شده که پیامبر 6 ماه (به روایتی 9 ماه) تا آخر عمرش صبح ها پشت در خانه ی فاطمه می رفت و آنها را به نماز دعوت می کرد و آیه تطهیر را می خواند. پیامبر تمام تلاش خود را کرد که مردم این آیه را درست بفهمند. خیلی بی انصافی است که با وجود این روایات باز شما می گویید اهل بیت همسران هستند. روز قیامت جلوی پیامبر عزیزتان شرمنده می شوید. صحیح مسلم روایتی نقل کرده که اهل بیت همسران نیستند، چون زن انسان مدتی با مرد است و سپس ممکن است با طلاق از او جدا شود. حضرت علی و سایر ائمه بارها به آیه تطهیر استشهاد کردند، ولی همسران پیامبر هیچوقت ادعا نکردند که مصداق آیه هستند. حتی ام المومنین عایشه زمانی که با حضرت علی جنگید و احتیاج داشت حمایت مردم را جلب کند، چنین ادعایی نکرد . برعکس، خودش اعلام کرده که مصداق آیه 5 تن هستند.
لحن شما بسیار زشت است و در شان یک مسلمان یا حتی اهل کتاب نیست. امیدوارم نوجوانانی مثل ایلین تحت تاثیر شما قرار نگیرند. انشاالله
سلام مجدد
نوشته اید : دو کتاب صحیح مسلم و صحیح بخاری،از نظر رجالی و سلسله راویان، کاملاً صحیح است.
بنده هم گفتم که روایات متواتر از همین دو کتاب و یکسری کتب معتبر دیگر اهل سنت، شان نزول آیه ی تطهیر را اعلام کرده. آیا شما با وجود اینکه سنی هستید روایات کتب صحیح سنی را باور نمی کنید ؟! شما انتظار دارید که شان نزول آیات قرآن هم در خود قرآن نوشته شده باشد ؟ واضح است که شان نزول را باید از روایات فهمید، مخصوصا روایات صحیح اهل سنت. اگر تسلیم روایات صحیح اهل سنت نشوید، شان نزول را کی باید مشخص کند ؟
نوشتید : برای پذیرش توسط مومنین و تبعیت، احتیاج دارد به عقل و قرآن عرضه شود.
حالا این همه روایت که گفته آیه تطهیر جدای از آیات قبل و بعد و در شان 5 تن نازل شده، با عقل و قرآن تضادی دارد ؟
عقلا محال است که به 5 تن گفته شود اهل بیت ؟
قرآن فهرست اهل بیت را داده ؟
ممکن است با عقل شما تضاد داشته باشد ، ولی بطور کلی با عقل و قرآن تضادی ندارد. تعصب به شما اجازه نمی دهد که این را بپذیرید.
می گویید : الان بحث اهل بیت است و نه ثقلین.
خانم محترم مگر یکی از دو ثقل ، اهل بیت نیست ؟ (عترتی اهل بیتی)
ثقل اکبر قرآن و اصغر اهل بیت است که تا قیامت از قرآن جدا نمی شود یعنی قرآن ناطق است. اگر من حدیث را غلط نقل کرده ام شما لطفا درستش را نقل کنید.
فرمودید : فقط با زبانی که لیاقت شماست با شما صحبت میکنم.
اشتباه می کنید. این زبان لایق خود شماست. رفتار هر کس معرف شخصیت اوست.
فرمودید : هیچ حدیثی ناسخ بر قرآن نمیزند.
من کجا گفتم حدیث قرآن را منسوخ می کند ؟ من گفتم به کمک حدیث قرآن را تفسیر کنیم. یعنی تفسیر قرآن را از پیامبر بپرسیم. به نظر اهل سنت ، پیامبر قادر نیست تفسیر قرآن را بما بگوید ؟ اگر قادر است و گفته است، پس چرا حاضر نیستید از تفسیر پیامبر که در احادیث صحیح و متواتر اهل سنت آمده استفاده کنید ؟ شما بهتر از پیامبر قرآن را می فهمید ؟
نوشتید : قرآن کافیست برای هدایت.
منظور شما این است که پیامبر تنها نامه رسان بود ؟ حرف پیامبر حجت هست یا نه ؟
خوشبختانه ما شیعیان هیچوقت نمی گوییم که به کمک پیامبر نیازی نداریم. البته که از حدیث معتبر استفاده می کنیم. خدا در قرآن دستور داده که از پیامبر اطاعت کنید و این شامل احادیث صحیح پیامبر هم می شود.
نوشتید : ما میگوئیم در قرآن فقط زنان اهل بیت هستند.
ما هم می گوییم در احادیث متواتر و صحیح ، خود پیامبر برای ما مصداق اهل بیت را مشخص کرده و فرمایش پیامبر خیلی بیشتر از تشخیص افرادی مثل شما و اهل سنت عراق و سوریه ارزش و اعتبار دارد.
من می خواستم اعتراف کنید که آل بیت من در آوردی است، که خوشبختانه قبول کردید.
در روایات گفته شده که بیت (در اصطلاح اهل بیت) اشاره به ولایت است نه خانه ی مادی. نکته ای که شما عمدا به آن توجه نمی کنید این است که ترتیب نزول آیات با ترتیب تدوین قرآن فرق دارد و آیه تطهیر جدای از بقیه آیات نازل شده. در المنثور را قبول ندارید، مسلم و بخاری را چکار می کنید ؟
فرمودید : بلکه میگوید زنان که هستند، اینها هم اضافه میشوند.
من این حدیث را نشنیده ام. می شود لطفا متن و ترجمه ی آن را بنویسید ؟ خیلی ممنون.
فرمودید : کجای استدلال ما در این مطلب گنگ بوده برایت یا ایراد داشته؟
من فقط تعجب می کنم چطور یک مسلمان به خودش اجازه می دهد به فرمایشات پیامبر در احادیث متواتر و صحیح اعتنا نکند و بگوید خودم می توانم قرآن را تفسیر کنم ، به حدیث نیازی نیست.
گفتید : ما باید صبر میکردیم تا امثال سیوطی ظهور کنند و به ما بگویند ! آنهم در سالها بعد ! بترس از خدا.
چرا منتظر سیوطی باشیم ، وقتی خود پیامبر 6 ماه یا 9 ماه مرتب به مسلمین گفت موضوع این آیه کیست ؟
پیامبر هر روز صبح چارچوب در خانه ی فاطمه را گرفت و گفت اهل بیت بیایید نمازو آیه تطهیر را خواند. شما هنوز منتظرید سیوطی بیاید بگوید ؟؟!!
راویان حدیث عایشه و ام سلمه و غلام پیامبر و چند نفر دیگر از صحابه هستند. خود فاطمه هم اگر گفته باشد حرفش معتبر است. همانطور که علی و ائمه این حدیث را نقل کرده اند و حرفشان معتبر است. من هم مثل شما در مورد اهل بیت قرآنی صحبت می کنم که آیه تطهیر برایشان نازل شد در خانه ام سلمه و جریانش را همه ی مسلمین می دانستند. ام المومنین عایشه اگر جزو اهل بیت بود ، می توانست بدون جیغ و فریاد و التماس این را بگوید، ولی نبود و نگفت چون همه می دانستند، نمی توانست ادعا کند.
در پایان به جنابعالی توصیه می کنم با دو سه نفر که قبول دارید و از شما عاقل تر هستند در مورد چیزهایی که اینجا نوشتید صحبت کنید. شمااحتیاج به کمک دارید قبل از اینکه این افکار وحشتناک شما را به جنایتی آلوده کند. موفق و موید باشید و التماس دعای مخصوص.
http://www.ileen15.blogfa.com/post/6
سلام دوست عزیز
عجولانه قضاوت نکنید.
اولا شیعه هم مثل شما می فهمد که آیات مورد نظر داستان حضرت شعیب را تعریف می کند و معنی اصلی بقیه الله – همانطور که شما گفتید – همان ذلکم است.
اما قرآن کلام بشر معمولی یا شخص حضرت محمد نیست، معجزه و کلام خداست و عجیب نیست اگر غیر از معنای ظاهری، معانی رمزی هم داشته باشد. البته این چیزی نیست که من و شما تشخیص دهیم، ولی اگر به ائمه ی معصوم معتقد باشیم و آنها در روایات معتبر چنین چیزی گفته باشند، آیا نباید بپذیریم ؟
شیعه برای اثبات وجود مهدی به روایات استناد می کند، هر چند که بعضی آیات هم مربوط به مهدی هستند.
سوما: باز اینطرف و آن طرف نشانه گذاشت
بنده متوجه نشدم که جمله ی وَمَا أَنَا عَلَيْكُمْ بِحَفِيظٍ چه ربطی به این بحث دارد و چطور منظور شما را ثابت می کند. لطفا توضیح دهید.
در مورد عبارت اهل بیت هم روایات معتبری که اهل سنت هم نقل کرده اند شان نزول آیه ی تطهیر را مشخص کرده اند و خود پیامبر به ام سلمه گفته که شامل همسران نمی شود. ما حرف پیامبر را قبول می کنیم. نظر شما هم محترم است. من هم قبول دارم که اگر شیعه ای بخاطر حقوق بخور نمیر زورگویی آخوندها را قبول کند، جایش جهنم است.
سلام عرض می کنم و از جوابی که نوشتید متشکرم. بنده می دانم که بقیه الله لقب حضرت مهدیست و عرض کردم که این لقب و آیه ی مربوطه بر مبنای روایات ائمه مربوط به مهدی هستند. البته اگر روایات را قبول نکنیم، دیگر دلیلی ندارد که آیه را به مهدی ربط دهیم.
آیاتی که در مورد روشن بودن قرآن ذکر کردید، با وجود معانی رمزی مغایرتی ندارد (مثلا حروف مقطعه). واضح است که کتابی مثل قرآن را افراد مختلف در سطوح مختلفی می فهمند. درک من و شما با درک علما و عرفا فرق دارد و درک علما با درک ائمه یکسان نیست. قرآن ظاهری دارد که همه ی مردم می توانند بفهمند چون به زبان عربی فصیح است. اما نمی شود ادعا کنیم که مثلا فهم بنده با فهم پیامبر یا حضرت علی فرقی ندارد، چون ظاهر قرآن در اختیار همه ی ما هست. در روایاتی پیامبر می گوید همانطور که من برای تنزیل قرآن جنگیدم، علی برای تاویل قرآن می جنگد. اگر قرآن فقط ظاهرش بود و تاویلی نداشت، این حرف بی معنی بود. نمی دانم شما این حدیث را می پذیرید یا نه، ولی بنده فکر می کنم ائمه درک خاصی از قرآن دارند که مردم عادی به آن نمی رسند.
عصمت ائمه در حدیث صحیح اهل سنت بیان شده ، آنجا که پیامبر می گوید اهل بیت از قرآن جدا نمی شوند تا در بهشت به من برسند. ائمه قرآن ناطق هستند.
فرمودید که در 15 آیه عبارت ان کنتم مومنین در پایان آیه است ولی در آیه 86 پایان نیست. خب این چه چیزی را ثابت می کند ؟ بنده هنوز منظور شما را نگرفته ام. به نظرم این نکته هیچ چیزی را به نفع ما یا به نفع شما نشان نمی دهد و اصلا ربطی به بحث ندارد. شما فقط چند جمله را کپی کردید و هیچ توضیحی ننوشتید. من متن را قبلا خوانده بودم ولی منظور شما برایم روشن نبود.
من حدیث کسا را به این شکل که شما نوشته اید تابحال نخوانده بودم. آنچه ما خوانده ایم و از قول منابع سنی است می گوید با دعای پیغمبر آیه تطهیر در منزل ام سلمه نازل شد در حالی که 5 تن زیر کسا بودند و پیامبر ام سلمه را راه نداد. در روایاتی گفته شده که پیامبر چندین ماه پس از این جریان، هر روز صبح در خانه فاطمه را می گرفت و اهل بیت را برای نماز صدا می کرد و این آیه را می خواند. در کتب صحیح سنی حتی از قول ام المومنین عایشه روایاتی هست که 5 تن را مصداق آیه تطهیر نشان می دهد. بعید است که شما این همه روایت را نشنیده باشید. همانطور که خود شما هم نوشته اید، اهل بیت یعنی ساکنین خانه. منظور از بیت خانه ی مادی نیست بلکه ولایت است و ساکنان آن معصومین هستند. همسران پیامبر هیچگاه خود را بعنوان مصداق این آیه معرفی نکردند، ولی ائمه بارها به آن استناد کردند.
سلام مجدد
تمام آنچه را در مورد قرآن میدانست به یارانش انتقال داد.
امیدوارم دلخور نشوید ولی نظرتان خیلی بچه گانه است. مشخص است که پیامبر سعی می کند اطلاعاتش را به مردم منتقل کند، ولی عملا درک و برداشت همه ی مردم از تعلیمات پیامبر یکسان نیست. در حدیثی گفته شده : آنچه سلمان می داند اگر ابوذر می دانست کافر می شد. نمی دانم شما این حدیث را قبول دارید یا نه، ولی منظور بنده این است که قابلیت فهم مطالب در همه یک اندازه نیست. اینکه آیا پیغمبر توانسته هر چه فهمیده به زبان بیاورد یک مساله است و اینکه آنچه گفته چقدر از مردم شنیده اند یک مساله و اینکه آنچه شنیده اند چقدر فهمیده اند یک مساله ی دیگر است. اگر خیال می کنید هرچه علی شنیده و فهمیده ، تمام اهالی مدینه هم شنیده و فهمیده بودند، خیلی در اشتباهید.
بهرحال نظر بنده این است که ما برای فهم بهتر قرآن مجبوریم به پیامبر و بعد از وی به ائمه مراجعه کنیم، چون قطعا درک آنها خیلی از ما عمیق تر است.
روایات متواتر شیعه و سنی می گویند آیه تطهیر در منزل ام سلمه (جدا از آیات قبل و بعدش) نازل شد زمانی که فقط 5 تن زیر عبا بودند. در کتاب غایت المرام 75 روایت نقل شده در این مورد که 41 روایتش از طریق علمای بزرگ سنی است که در کتب خود آورده اند مثلا : صحیح مسلم، ترمذی، بخاری، مسند احمد حنبل و غیره. شما احتمالا به این کتب دسترسی دارید. اگر شک دارید، خودتان مراجعه کنید و نتیجه را بما هم بگویید. در الدرالمنثور سیوطی روایت شده که پیامبر 6 ماه (به روایتی 9 ماه) تا آخر عمرش صبح ها پشت در خانه ی فاطمه می رفت و آنها را به نماز دعوت می کرد و آیه تطهیر را می خواند. پیامبر تمام تلاش خود را کرد که مردم این آیه را درست بفهمند. البته من روایتی که شما نوشتید را تکذیب نمی کنم، حتما به آن صورت هم نقل شده. اگر برایتان مقدور است روایتی بیاورید که همسران پیامبر گفته باشند ما مصداق آیه ی تطهیر هستیم. معنی اصطلاحی اهل بیت در آیه ی تطهیر (به عنوان یک لقب برای گروهی خاص) با معنای عمومی آن یعنی ساکنان خانه فرق دارد. برای همین اهل بیت مرا نباید با اهل بیت پیامبر مقایسه کنید.