سلام آقا کوروش. امیدوارم حالتون خوب باشه. من داشتم درباره ی یه مطلب سرچ می کردم که گوگل منو هدایت کرد به وبلاگ شما. مطلب تولد یک پسر رو خوندم. خیلی جالب بود. من مدتیه دارم درباره بهایی و بهاییت تحقیق می کنم. سالها بود که از اسلام زده شده بودم ولی در عین حال نمی تونستم کاملا خودمو قانع کنم که اسلام دین حقیقی نیس. خلاصه سر شما رو درد نیارم. مطلب وبلاگ شما رو که خوندم تاثیر خیلی زیادی روی من داشت. اطمینان من به بهاییت بیشتر از قبل شد. برداشتی که من از این داستان کردم این بود: منظور از پسر حضرت محمد هست. 12 تاج هم که واضحه تقریبا. اژدها بنی امیه هست که یک سوم ستاره ها رو به زمین میریزه (بنی امیه 4 تن از امامان شیعه رو به قتل رسوندن). اما مهم ترین نکته از دیدگاه من عدد 1260 هست. به مدت 1260 روز از زن مراقبت میشه! حالا یه سرچ بکنید و ببینید سالی که سید محمد علی باب (یکی از دو پیامبر بهاییت) ادعای قائمیت کردن سال چنده (سال 1260). خداوند در قرآن کریم در سه جا از وعده 1000 ساله میگن. حالا سال مرگ امام حسن عسگری (260) و سال ادعای قائمیت نمودن سید علی محمد باب رو با هم مقایسه کنید. نشانه ها و آیات (هم در انجیل و هم در قرآن و هم در سایر کتب آسمانی) به طرز عجیبی بر حقانیت این دین صحه میگذارند. به شما توصیه میکنم کتاب "بهاالله در قرآن" رو حتما مطالعه بفرمایید. اگر نتونستین گیر بیارین من میتونم در اختیارتون بذارم. اگر قانع نشدید که چیزی از دست ندادین ولی چنانچه قانع شدین به چیز گرانبهایی دست پیدا کردین (شاید گرانبهاترین چیز در طول زندگی) و این ارزش رو داره که وقت بذارین و کتاب رو مطالعه کنید.

موفق و موید باشید در پناه حق

 

سلام آقا ....

از لطف شما خیلی متشکرم. راستش را بخواهید من علاقه ای به بهاییت ندارم و چیز جالبی در آن نمی بینم. البته نظر شما محترم است، ولی اجازه دهید کمی برداشت شما از تولد یک پسر را بررسی کنیم.

-  کدام اژدها یا شیطان منتظر تولد حضرت محمد بود ؟

- منظور از زن در اینجا آمنه است ؟

- پسر را پیش تخت خدا بردند یعنی چه ؟ توجه کنید که این حادثه بلافاصله پس از تولد اتفاق می افتد و نمی تواند ربطی به بعثت پیامبر (ص) در 40 سالگی داشته باشد.

- فرار زن به بیابان یعنی چه ؟ آمنه که فرار نکرد.

- شما هم 1260 روز را به معنی 1260 سال می دانید ؟ همانطور که توضیح داده ام، این ادعای ضعیفی است.

- 3 وعده قرآن در مورد 1000 سال را لطفا مشخص کنید.

- ممکن است علی محمد باب عمدا سال 1260 را برای شروع فعالیتش انتخاب کرده باشد تا دقیقا 1000 سال پس از امام حسن عسکری باشد. بعبارت دیگر براحتی قابل تقلید است و چیزی را ثابت نمی کند.

کتاب بهاالله در قرآن را اگر بفرستید با کمال میل می خوانم. یا اگر زحمت بکشید و خلاصه اش را برایم کپی کنید با هم در موردش بحث می کنیم. موفق باشید و التماس دعا.        کوروش   2.9.95

 

عدد 1260 روز و 42 ماه (1260=30*42)  چندین و چند بار تو کتاب مقدس (هم عهد قدیم و هم جدید) تکرار شده. مخصوصا تو مکاشفه یوحنا آیات 10 تا 12. و به صورت واضحی در کتاب مقدس گفته شده که یک روز به معنای یک سال می باشد. همینطور از نظر قرآنی یک روز برابر 1000 سال می باشد. (رجوع کنید به سوره سجده آیه 5 و سوره حج آیه 47)

سه وعده قرآن در مورد وعده 1000 ساله آیات 5 سوره سجده، 47 سوره حج و 30 سوره سبآ. البته در آیه آخر مستقیما از 1000 استفاده نشده ولی گفته شده وعده گاه شما "روزی" است و طبق آیات قرآن یک روز میشود 1000 سال.

و اما در مورد اژدها و تولد یک پسر! اتفاقا بعد از اینکه به شما ایمیل زدم تعبیر این داستان رو پیدا کردم. عینا برای شما نقل میکنم (کتاب مفاوضات نوشته عبدالبها ص 53):

درفصل دوازدهم از رؤياى يوحنّا مذکور است که ميفرمايد " علامتى عظيم در آسمان ظاهر شد زنى که آفتابرا در بر دارد و ماه زير پاهايش و بر سرش تاجى از دوازده ستاره است ". اين زن آن عروس است که شريعة الله است (قبلا در کتاب مقدس شریعت الله به عروس تشبیه شده) که بر حضرت محمّد نازل شد و آفتاب و ماه که در بر و زير قدم دارد دو دولت است که در ظلّ آن شريعت است دولت فرس (فارس) و دولت عثمانى زيرا علامت دولت فرس آفتابست و علامت دولت عثمانى هلالست که ماه است اين آفتاب و ماه رمز از دو دولت است که در ظلّ شريعة الله است . و بعد ميفرمايد که بر سرش تاجى از دوازده ستاره است و اين دوازده ستاره عبارت از دوازده ائمّه است که مروّج شريعت محمّديّه بودند و مربّيان ملّت که مانند ستاره در افق هدايت ميدرخشيدند . بعد ميفرمايد " و آبستن بوده از درد زه و عذاب زائيدن فرياد برميآورد " يعنى اين شريعت در مشکلات عظيمه افتد و زحمات و مشقّات عظيمه کشد تا ولدى کامل ازين شريعت حاصل گردد يعنى ظهور بعد و موعود که ولدى کاملست در آغوش اين شريعت که مانند مادر است پرورش يابد و مقصود ازين ولد حضرت اعلى و نقطۀ اولى (دو لقب سید علی محمد باب) است که فى الحقيقه زادۀ شريعت محمّديّه بود يعنى حقيقت مقدّسه اى که طفل و نتيجۀ شريعة الله که مادر است و موعود آن شريعت است در ملکوت آن شريعت تحقّق يافت ولى از تسلّط اژدها نزد خدا ربوده شد بعد از ١٢٦٠ روز اژدها محو شد آن زادۀ شريعة الله موعود ظاهر گشت ." و علامتى ديگر در آسمان پديد آمد که اينک اژدهاى بزرگ آتش گون که او را هفت سر و ده شاخ بود و بر سرهايش هفت افسر و دمش ثلث ستارگان آسمانرا کشيده بر زمين ريخت " آن اژدها بنى اميّه است که مستولى بر شريعت محمّديّه شدند و هفت سر و هفت افسر عبارت از هفت مملکت و سلطنت است که بنواميّه بر آن استيلا يافتند مملکت روم که در برّيّة الشّام بود ، مملکت فرس ، مملکت عرب ، مملکت مصر ، مملکت افريکا يعنى تونس و جزائر ومراکش ، مملکت اندلس که الآن اسپانياست ، مملکت ترک ما وراءالنّهر ، بنواميّه بر اين ممالک استيلا يافتند و ده شاخ که عبارت از ده اسم از ملوک بنى اميّه است که بدون تکرار ده پادشاهند يعنى ده اسمند که رياست و سلطنت کردند اوّل ابى سفيانست و آخر مروان زيرا اسماء بعضيشان تکرّر يافت من جمله دو معاويه و سه يزيدند و دو وليد و دو مروان اينها مکرّر شده اند چون من دون تکرار اسماء حساب شود ده ميشوند . و اين بنواميّه که بدايتشان ابوسفيانست که وقتى امير مکّه بوده و سر سلسلۀ امويانست و آخرشان مروان، ثلث نفوس مقدّسۀ مبارکه را از سلالۀ طاهره که ستارگان آسمان بودند محو کردند ." و اژدها پيش آن زن که ميزائيد بايستاد تا چون بزايد فرزند او را ببلعد " اين زن شريعة الله است چنانچه از پيش گذشت و ايستادن در نزد آن يعنى آن اژدها مراقب بود تا آن زن بزايد فرزند او را ببلعد و اين فرزند آن مظهر موعود بود که زادۀ شريعت محمّديّه است و بنواميّه هميشه منتظر آن بودند که آن شخص موعود که از سلالۀ حضرت محمّد خواهد آمد و موعود است او را بدست آرند و محو و نابود کنند زيرا نهايت خوف از ظهور مظهر موعود داشتند و هر جا نفسى را از سلالۀ حضرت محمّد يافتند که در انظار محترم بود او را هلاک نمودند . "پس پسرى زائيد که همۀ امّتهاى زمين را بعصاى آهنين حکمرانى خواهد کرد " اين پسر بزرگوار مظهر موعود است که از شريعة الله تولّد يافت و در آغوش تعاليم الهيّه پرورش شد و عصاى آهنين کنايه از قوّت و قدرتست نه شمشير يعنى بقوّت و قدرت الهيّه جميع امّتهاى زمين را شبانى خواهد فرمود مقصود از اين فرزند حضرت اعلى است ." و فرزندش بنزد خدا و تخت او ربوده شد " اين اخبار از حقيقت حضرت اعلى است که صعود بحيّز ملکوت عرش الهى مرکز سلطنت الهيّه فرمودند ملاحظه نمائيد که چقدر مطابق واقعست " و زن ببيابان فرار کرد " يعنى شريعة الله بصحرا فرار کرد يعنى بصحراى واسع حجاز و جزيرة العرب انتقال نمود " و در آنجا مکانى از براى وى از خدا مهيّا شده است "یعنى جزيرة العرب مأوى و مسکن و مرکز شريعة الله شد "تا او را مدّت هزار و دويست و شصت روز بپرورند " و اين هزار و دويست و شصت روز هر روزى باصطلاح کتاب مقدّس عبارت از يک سالست چنانکه از پيش گذشت و شريعة الله هزار و دويست و شصت سال در باديۀ عرب صحراى عظيم پرورش يافت و مظهر موعود از او تولّد گشت ديگر حکمى بعد از هزار و دويست و شصت سال از براى آن شريعت نماند زيرا ثمرۀ آن شجر ظاهر گرديد و نتيجه حاصل شد ملاحظه فرمائيد که چقدر نبوّتها مطابق يکديگر است . در مکاشفات ظهور موعود را چهل و دو ماه تعيين نمايد و دانيال نبى سه روز و نيم تصريح کند اين نيز چهل و دو ماه ميشود و چهل و دو ماه هزار و دويست و شصت روز ميگردد لهذا در مکاشفات يوحنّا در جاى ديگر صراحةً هزار و دويست و شصت روز بيان کند و در کتاب مقدّس منصوص است که هر روزى عبارت از يک سالست و از اين صريحتر ممکن نيست که جميع اخبار با يکديگر توافق نمايد و حضرت باب در سنۀ هزار و دويست و شصت از هجرت حضرت محمّد که تاريخ عموم اسلامست ظاهر شد و در کتاب مقدّس اخبارى از اين صريحتر در حقّ هيچ ظهورى نيست اگر انصاف باشد توافق اين اوقات مذکوره از لسان بزرگواران اعظم برهانست و بهيچ وجه تأويل برنميدارد . خوشا بحال نفوس منصفه که تحرّى حقيقت نمايند امّا اگر انصاف نباشد محاججه کنند و مجادله نمايند و انکار امر واضح کنند *

خلاصه من چند روزی میشه که به شدت ذهنم درگیر این مسثله هست و شاید باور نکنید ولی تو این چند روز هم از قرآن خوندم، هم از تورات، هم از کتاب مقدس عهد قدیم و عهد جدید، هم کتاب مقدس زرتشت!! و همینطور از علائم ظهور و اتفاقات مربوطه. منی که تقریبا خداناباور شده بودم. تا اینکه به طور کاملا اتفاقی بهاییت سر راهم قرار گرفت. وقتی اینا رو خوندم و تسلسل مطالب و این انسجام رو دیدم به طور کلی دیدم نسبت به خدا و ادیان عوض شد. به طرز عجیبی شواهد و قرائن به نفع بهاییت هست. حتی اگر به علاثم ظهور نگاه کنید و احادیث و جملات مربوطه. شاید همه فکر میکنن امام زمان ظهور میکنه و همه میفهمن و ازش حمایت میکنن ولی خدا چند تا جا تو قرآن میگه وعده به صورت ناگهانی اتفاق میوفته و آنها نخواهند فهمید.

در هر حال من تجربه ی فوق العاده جالبی داشتم و میتونم بگم درب دنیای دیگه ای به روم باز شده. به طوری که احساس میکنم یه معمای خیلی پیچیده و کلی سوال و شک و شبهه واسم برطرف شده! البته مطلبی که تو وبلاگ شما دیدم تو بخشی از ماجرا تاثیر داشت.

در ضمن کتاب "بهاالله در قرآن" که یه جورایی واسه من استارت ماجرا بود رو هم ضمیمه این ایمیل می کنم.

ممنون که وققتونو در اختیار من گذاشتین.

 

سلام دوست عزیز

ازلطف و توجه شما خیلی متشکرم. بخاطر کتاب هم ممنونم. انشاالله مطالعه می کنم.

خدمت شما عرض کنم که من قبلا بخش هایی از کتاب مفاوضات را خوانده بودم و دلایلش به نظرم قانع کننده نبود. ما باید در این مباحث سختگیر و دقیق باشیم و هر توجیهی را نباید بپذیریم. می دانیم که خیلی ها سعی می کنند خودشان را به این پیشگویی ها بچسبانند. حتی در جامعه ی خودمان امروزه می بینیم که از پیشگویی های آخرالزمان سوء استفاده می شود و افراد ساده اندیش براحتی هر ادعایی را قبول می کنند و گمراه می شوند. پس خواهش می کنم دقیق تر باشید.

 در آیاتی که ذکر کردید اشاره ای به وعده ی ظهور یک موعود ندیدم. پیشنهاد می کنم متن زیر را بخوانید :

http://makarem.ir/main.aspx?lid=0&mid=245429&typeinfo=25&catid=23028

در مورد تفسیر عبدالبها نکاتی را متذکر می شوم :

- آفتاب و ماه که در بر و زير قدم دارد دو دولت است.

چرا دولتهای فارس و عثمانی ؟ مگر غیر از اینها دولت دیگری در ظل شریعت نبود ؟ این دولتها چه نقشی در این پیشگویی دارند ؟

- دوازده ائمّه است که مروّج شريعت محمّديّه بودند.

امام دوازدهم در نظر بهائیان کیست ؟

- مقصود ازين ولد حضرت اعلى و نقطۀ اولى (دو لقب سید علی محمد باب) است ..... در ملکوت آن شريعت تحقّق يافت ولى از تسلّط اژدها نزد خدا ربوده شد .... بقوّت و قدرت الهيّه جميع امّتهاى زمين را شبانى خواهد فرمود .... اين اخبار از حقيقت حضرت اعلى است که صعود بحيّز ملکوت عرش الهى مرکز سلطنت الهيّه فرمودند.

در اینجا می بینیم که خود مفسر اعتراف می کند تولد و ربودن پسر به عرش الهی مصداقی در عالم مادی ندارد. باب خیلی بعد از بنی امیه بدنیا آمد و هیچ خطری او را تهدید نمی کرد و به هیچ جایی هم پناهنده نشد. هیچوقت هم جمیع امتها را شبانی نکرد و مردم دنیا اصلا او را نمی شناسند. پیروان هر شخصیتی می توانند ادعا کنند که حقیقت او صعود به عرش کرد، مثلا بودائیان می توانند بگویند حقیقت بودا به عرش خدا صعود کرد، می گویی نه ثابت کن.

- بعد از ١٢٦٠ روز اژدها محو شد آن زادۀ شريعة الله موعود ظاهر گشت .

اگر فرض کنیم اژدها شیطان است که هنوز محو نشده و اگر بنی امیه است ، خیلی قبل از تولد باب محو شده بود.

- ده شاخ که عبارت از ده اسم از ملوک بنى اميّه است که بدون تکرار ده پادشاهند.

پادشاهان را نمی شود بدون تکرار اسم محاسبه کرد، چون معنایی ندارد. دو پادشاهی که یک اسم داشتند یکی حساب نمی شوند. بعلاوه ابوسفیان هیچوقت خلیفه و مستولی بر شریعت نشد و در مکه کدخدایی بیش نبود.

- جزيرة العرب مأوى و مسکن و مرکز شريعة الله شد.

مسکن شریعت خیلی وسیع تر از جزیره العرب بود، ولی تمام این قلمرو وسیع تحت حکومت خلفا بود و شریعت در این قلمرو از خطر بنی امیه در امان نبود.

- شريعة الله هزار و دويست و شصت سال در باديۀ عرب صحراى عظيم پرورش يافت .... دانيال نبى سه روز و نيم تصريح کند اين نيز چهل و دو ماه ميشود و چهل و دو ماه هزار و دويست و شصت روز ميگردد.

من که نمی فهمم چطور 3 روز و نیم 1260 سال می شود. اگر در معنای اصلیش حساب کنیم که فقط 3 روز و نیم است و اگر معنای رمزی حساب کنیم به قول شما 3 سال ونیم (1260 روز) است. دیگر معنی ندارد که آن را 1260 سال تفسیر کنیم. بعلاوه شریعت محمدی از مبعث شروع شد نه از هجرت.

شواهد و قرائن به نفع بهاییت نیست ، شما یک مقدار عجله می کنید. دوستانه به شما توصیه می کنم این تفسیرهای ضعیف را قبول نکنید. خوشبختانه بعضی از علائم ظهور مهدی در سال های اخیر تحقق یافته و ما را امیدوار کرده که بزودی غیبت پایان می یابد. قرآن گفته که ظهور ناگهانی است ولی نگفته مردم متوجه ظهور نمی شوند. برعکس در روایات علائم معجزه آسایی ذکر شده که هر وقت اتفاق بیفتند حتما همه با خبر می شوند.

التماس دعا.

 

 1- در مورد آفتاب و ماه: این دو حکومت در زمان ظهور باب بر سر کار بودن و اتفاقا فقط همین دو حکومت درگیر قضایا و کشت و کشتار بابیون و زندان انداختن بهاالله و بعد تبعید به عثمانی و .... بودن و به همین خاطر فقط به این دو اشاره شده وگرنه دهها حکومت زیر ظل اسلام بودن. (این برداشت شخصی من هست)

2- به تفسیر دقت نکردین! نمیگه بنی امیه در زمان باب بود! میگه بنی امیه قصد داشت آن موعود را نابود کند و به همین دلیل هر کس از تبار پیامبر بود و محبوب بود به شهادت میرسوند. باب در واقع همون امام زمان هست که اتفاقا در زمان به دنیا اومدن خطر تهدیدشون میکرد و همونطور که اسلام و تشیع هم تایید میکنن ایشون به درگاه خدا پناه بردن و تحت مراقبت خدا بودن. در مورد شبانی کردن جمیع امت ها و شناختن مردم دنیا و بودا من صحبتی ندارم.

3- امام دوازدهم باب هست. اگر توجه کنید اسم ایشون "سید" علی محمد باب هست و همین پیشوند دلیل بر سیادت ایشون هست. ایشون امام دوازدهم هستند. در دین بهاییت باب پیامبر اصلی محسوب نمیشن. بهاالله پیامبر اصلی این دین هست. باب همونطور که از لقبش پیداست بشارت دهنده و بابِ ظهور بعد از خودش هست. البته امامان شیعه کاملا مورد احترام بهاییت هستند. به همین دلیل به اشتباه بهاییت فرقه ای از شیعیان شمرده میشه. فرقه های گوناگون و ادعاهای گوناگونی اومدن و رفتن. اما بعید میدونم که فرقه ای تونسته باشه تا این حد در دنیا شایع بشه و در جای جای دنیا پیروان داشته باشه.

4- در مورد محو شدن آن اژدها من اطلاعی ندارم. میتونه منظور این باشه که دیگه کسی دنبال نابودی قائم نبود. در مورد نژاد سلاطین عثمانی هم چیزی در دست نیست. من تحقیق کردم ولی چیزی پیدا نکردم. ممکنه نژادشون از بنی امیه باشه یا چیزی تو این مایه ها. ولی نمیشه با قطعیت حرف زد.  فقط شما رو ارجاع میدم به آیه 39 سوره یونس.  اما صحبت از 1260 روز واسه من نشونه ی کافی هست و دیگه بقیه چیزها بهانه تراشی حساب میشه. اما شما صحبت از این کردید که چرا گفته 1260 و نگفته 1273 که سال بعثت هست. من توجیه دقیقی ندارم ولی 13 سال خیلی جای بحث نداره! کسی که با 1260 که تاریخ دقیق قمری حساب میشه و وعده ی دقیق 1000 ساله بدون لحظه ای کم و زیاد نپذیره و مشکلش حل نشه با 13 سال بالا و پایین هم مشکلش حل نخواهد شد! آیه 146 سوره اعراف میفرمایند: به زودی کسانی را که در زمین به ناحق گردنفرازی می کنند ( خود را از مردم برتر می شمرند ) ، از توجّه و گرایش به آیات خود باز می دارم ، و نیز کسانی را که اگر هر نشانه ای از حق ببینند به آن ایمان نمی آورند و اگر راه درست را بنگرند آن را راه خود برنمی گزینند و اگر راه نادرست را ببینند آن راه را پیش می گیرند . این بدان سبب است که آنان پیش تر آیات ما را دروغ می انگاشتند و از آنها غفلت میورزیدند.

 

5- در مورد 10 شاخ توضیحی ندارم.

6- در مورد ماوی و مسکن و مرکز اسلام: این که دیگه کاملا واضحه! مسکن و مرکز اسلام از دیدگاه شما کجا حساب میشه؟؟ به جز مکه و مدینه هست به نظر شما؟؟ بیت المقدس یا قم یا اروپا یا هر جای دیگه که نیس! مرکز اسلام جزیره العرب بوده، هست و خواهد بود.

7- برادر عزیز شما چند اشاره به 1260 و 42 ماه رو بیخیال شدین و همون 3 روز و نیم رو گرفتین! این سه روز و نیم به این صورت اومده "روزی و دو روز و نصف روز". حالا شما اصلا این یه مورد رو بذار کنار. چند بار دیگه اشاره شده. جایی در کتاب دانیال نبی (فصل 8 آیه 13) صحبت از 2300 روز شده که میشه 2300 سال و جایی دیگه برای پیشگویی حضرت مسیح صحبت از هفتاد هفته شده که میشه 490 روز و طبعا 490 سال. 490 سال بعد از اون صحبت ماموریت عیسی شروع شد و ماموریت عیسی تقریبا در 30 سالگی شروع شد که حدودا میشه سال 30 میلادی. 490 رو از 2300 کم کنید میشه 1810. یعنی حدود 1810 سال بعد از شروع ماموریت حضرت عیسی. وقتی 1810 رو با 30 (شروع ماموریت) جمع کنید میشه 1840. و باز هم تایید سید علی محمد باب! چون ایشون سال 1844 ادعا کردن!

8- در مورد ارجاع به سایت آیت الله مکارم:  شما رو ارجاع میدم به آیات 1 سوره نحل، 24 و 48 سوره توبه. در توضیحات ایشان هم عدد 1273 اومده که توضیح دادم. گفته شده که عاقلانه تر بود خدا میگفت 1000 سال دیگه پیامبری با این نام میفرستم!!!! اتفاقا دانای حکیم در قرآن جواب ایشون رو به زیبایی تمام داده!!! آیه 15 سوره طه: ساعت (قیامت) آمدنی است ، می خواهم آن را پنهان کنم تا هر کس در مقابل کوششی که می کند سزا ببیند .

**

در هر حال هم قادر توانا و هم حضرت محمد به طور کاملا واضحی گفتن که شما (اشاره به مسلمانان) مثل امتهای گذشته عمل خواهید کرد. ( و به فرستاده ی خدا ایمان نخواهید آورد.) در قرآن گفته شده که همه امتها پیامبرانشون رو دروغگو شمردند و قادر مطلق به زیبایی در مورد آیندگان پیش بینی کرده و همچنین آمده که : کسانی که آیات و نشانه های ما رو رد کردن جزو ستمکاران خواهند بود و سرنوشت بدی در انتظار آنهاست. کافیه یه نگاه به اوضاع و احوال کشورهای مسلمون بندازیم و امت اسلام! اینست سرانجام قومی که فرستاده خدا رو انکار کردند!

تفسیرها و شواهد بهاییت کاملا قوی تر و قابل قبول تر هست. البته کمی نیاز به کنار گذاشتن تعصب هست. دلیل اینکه باعث شد من نسبتا سریع بپذیرم هم همین نداشتن تعصب به اسلام بود. تا این اندازه در ادیان گذشته و حتی خیلی از احادیث و روایات اسلامی به ظهور این دو نفر (باب و بهاالله) بشارت داده شده و شواهد تا این حد جور در میان. اصلا فرض بگیریم که این ادعاها همش دروغه و همه چی شانسی جور شده و این دو نفر کلاهبردار بودن و انگیزه ی قدرت و ثروت داشتن! (چون به نظر من دلیل دیگه ای نمیشه تراشید. چون این دو نفر حتی به زعم دشمناشون آدم های دانایی بودن) یه مطالعه سطحی و ویکیپدیایی تو این زمینه داشته باشین متوجه خواهید شد که باب در 30 سالگی به خاطر حرفاش و ادعاهاش تیرباران و نه به قدرت رسید و نه به ثروت! حتی تا آخرین لحظه هم ابراز پشیمانی نکرد. (یکی دو تا جا من دیدم که نوشته شده ابراز پشیمانی کرد و دستخطش موجوده که اونم به نظر من اصلا قابل قبول نیس و دروغه. چون اگر ابراز پشیمانی میکرد و پیروانش میدیدن و دلسرد میشدن و اولا که شورش و اون اتفاقا میخوابید و ثانیا دیگه تیرباران لازم نبود!!) بهاالله هم که دیگه جای حرف و حدیث نیس! پدر ایشون از بزرگان قاجار بود و ایشون به راحتی تمام میتونستن وارد دستگاه قدرت و ثروت بشن. ایشون 4 ماه در بدترین حالت ممکن در سیاهچال تهران بودن و بعدش هم حکم اعدام ایشون اومد و حتی دولت روسیه به ایشون پیشنهاد داد که به روسیه برن و اونجا زندگی کنن ولی ایشون با وجود حکم اعدام قبول نکردن و به خواست خدا حکم اعدام منتفی شد و ایشون به عثمانی تبعید شدن و به مرور توسط حکومت عثمانی و به اجبار از مرزهای ایران دور و دورتر شدن تا اینکه از جایی که شهر موعود بود و اینک تو اسراییل هست سر در آوردن! همه ی این اتفاقات و داستانها نمیتونه داستان کسی باشه که هدف کلاهبرداری و گول زدن مردم داشته. بهاییت نیومده که اسلام رو نابود کنه! بهاییت اتفاقا همه جوره داره اسلام و سایر ادیان رو تایید میکنه و مهر تایید میزنه! بهاییت فقط در جهت تکمیل اسلام و بقیه ی ادیان اومده (با توجه به نیازهای زمان. وگرنه این دین هم تاریخ انقضا داره و چنانچه اون تاریخ تمام شد پیامبری جدید ظهور خواهد کرد و بهاییان ملزم به پیروی کردن از او خواهند بود). پس لطفا به بهاییت به دید "دشمن" اسلام نگاه نکنید! کما اینکه مسلمونا به این دید نگاه میکنن و حکومتاشون تا حد ممکن عرصه رو بر پیروان این دین تنگ کردن! که این هم خود نشانه ای بر حقانیت این دین هست! اگر این دین و آیین پوشالی بود و اسلام حق بود که دیگه نیازی به این بگیر و ببندها نبود! خدا قطعا طرفدار "حق" هست و به "حق" برکت خواهد داد. مسلمونا حتی به خدای خودشون هم اعتقاد و ایمان ندارن! اگر واقع بینانه به قضیه نگاه کنید باب و بهاالله در راستای تقویت دین خدا و اسلام آمدن. همونطور که اسلام در راستای تقویت مسیحیت اومد.

در هرحال من جواب شک و شبهه های خودم رو گرفتم و قانع شدم. هدفم از این به بعد این خواهد بود که با معرفی منابع و آوردن دلایل محکم به "تحری حقیقت" که از آموزه های مهم بهاییت هست کمک کنم. امیدوارم که شما هم در هر مسیری که هستین با ایمان کامل باشین و زندگی خوب و با آرامشی داشته باشین.

در پنا حق باشین

 

سلام مجدد

از توضیحات مفصل شما متشکرم.

1- در مورد آفتاب و ماه : من قبلا به شما تذکر دادم که افرادی سعی می کنند به هر بهانه ای پیشگویی ها را به خودشان ربط دهند، ولی ما باید حواسمان باشد و توجیهات ضعیف را قبول نکنیم. مثلا احمدی نژاد می خواست خودش را شعیب بن صالح معرفی کند و بهانه اش این بود که شعیب در ری (تهران) مبارزه می کند. دیگر هیچ بهانه ای تا جایی که من می دانم نداشت. آیا ما باید این ادعا را قبول کنیم؟ واضح است که با این بهانه های ضعیف چیزی ثابت نمی شود. بله، آقای عبدالبها یک توجیهی برای خورشید و ماه جور کرده. بالاخره نمی توانست کاملا سکوت کند، باید یک چیزی می گفت. ولی تا چه حد حرفش قانع کننده است ؟

همانطور که خودتان گفتید خیلی دولتها در ظل اسلام بودند. باب اصلا برخوردی با دولت عثمانی نداشت. دولت ایران هم که دشمن باب بود و نقشی منفی داشت. پیشگویی می گوید : زنی که خورشید را به تن کرده و ماه زیر پایش است. آیا این تعبیر برای اشاره به دو دولت مخالف تعبیر مناسبی است ؟ چرا دولت ایران را به تن کرده و چرا دولت عثمانی زیر پایش است ؟ باید توضیحی وجود داشته باشد.

2- مشخص نکردید که چه قدرت شیطانی در زمان تولد، باب را تهدید می کرد و او چطور پیش تخت خدا رفت. اگر باب امام دوازدهم است، پس در این پیشگویی او هم پسر زن است و هم یکی از ستاره های روی تاجش. این به نظر شما اشکال محسوب نمی شود ؟

3- باب و بها دقیقا چه خدمتی به بشریت کردند ؟ جز این است که فقط یک فرقه جدید درست کردند و رفتند؟

4-  در مورد محو شدن آن اژدها من اطلاعی ندارم.

این مساله ی مهمی است و باید برایش جوابی پیدا کنید، والا تفسیر شما اشکال اساسی دارد.

5- در مورد 10 شاخ توضیحی ندارم.

عبدالبها هم توضیح قانع کننده ای نداشت.

6- مبدا و مرکز اسلام مکه بود، ولی پیشگویی می گوید زن به بیابان فرار کرد و آنجا در امان بود. اگر زن اسلام است، اسلام در محدوده ی خیلی وسیعی از شمال آفریقا تا هند و چین حضور داشت و ظاهرا در امان بود. امنیت او هیچ ارتباط خاصی با صحرای عربستان ندارد. در تمام این ممالک اسلام ظاهرا حاکم بوده ولی خطر تحریف و خیانت منافقین در تمام این ممالک وجود داشت. شما بگویید که در تمام این قرن ها صحرای عربستان چه امنیت خاصی برای اسلام فراهم کرد ؟

 7-  "روزی و دو روز و نصف روز". حالا شما اصلا این یه مورد رو بذار کنار.

مساله این است که عبدالبها استدلال غلطی مطرح کرده. همانطور که قبلا عرض کردم، سعی می کنند به هر بهانه ای موضوع را به خودشان بچسبانند. مواظب این جور افراد باشید.

- میشه 1840. و باز هم تایید سید علی محمد باب! چون ایشون سال 1844 ادعا کردن.

4 سال تفاوت را به حساب نمی آورید؟ بعلاوه ارتباط بین فصل 8 دانیال و پیشگویی هفتاد هفته را چطور ثابت می کنید ؟ فکر می کنید اصلا نیازی به اثبات ندارد ؟

انگیزه ی مدعیان همیشه پول و قدرت نیست. بعضی افراد دنبال مقام معنوی و افتخار هستند. لازم نیست من در این مورد زیاد توضیح بدهم. شما خودتان می فهمید که انسان موجود پیچیده ای است و انگیزه های مختلفی می تواند داشته باشد. بهرحال، من فکر می کنم که تفسیر خودم خیلی بهتر از تفسیر عبدالبها بود و این همه اشکالات مهم نداشت. اگر شما می توانید از تفسیر من چنین اشکالاتی بگیرید. ممنون می شوم. البته قبول دارم که در تفسیر من هم بعضی نکات مبهم مانده بود. ممکن است من بعدا بحثی که با هم داشتیم در وبلاگم بگذارم (یا با ذکر اسم و آدرس شما یا اگر راضی نباشید بدون اسم و آدرس). لطفا نظرتان را در این مورد بنویسید. موفق باشید.

 

سلام. فقط يکي دو مورد ضروري رو توضيح ميدم و بحث رو تمام ميکنم. يکي اينکه عيسي و موسي و ساير پيامبران چه خدمتي به بشر کردن؟ همون خدمت رو هم بهاالله و باب کردن.

 دوم اينکه در مورد 4 سال ايراد هم من حدودي در نظر گرفتم. تمام اين سالها و تاريخ قديم حدوديه. در مورد تولد حضرت عيسي و حضرت محمد تاريخي وجود نداره که مورد توافق همه باشه. حتي مبدا تاريخ ميلادي تولد مسيح نيس. به اعتقاد خيلي از مسيحيا از جمله ارامنه. ديگه باقي مسائل به خود شما مربوطه. من هرچي دليل بيارم شما به راحتي ميتونيد رد کنيد! مثلا 80 درصد قضيه داره جور در مياد ولي شما به اون 20 درصد گير ميدي! و اينکه 100 درصد شرايط جور بشه قطعا غير ممکنه. چون يا عقل ما کشش نداره و مثلا منظور از روز به بيان خدا سال بوده، يا حتي تو قرآن يک روز هزار ساله. و يا اينکه يه سري چيزا مبهمه و غير قابل اثبات. در هر حال يه مقدار درباره زندگي باب و بهاالله سرچ کنيد چيزي که جالبه اينه که حتي دشمنان اينها هم به خوبي ازشون ياد کردن و ايراد اخلاقي نتونستن بگيرن و فقط ايراد ايدئولوژيکي گرفتن. ديگه باقي ماجرا با خودتون. خوبي اين دنيا و عالم هستي اينه هر کسي پاسخگوي اعمال خودشه و به اصطلاح هر کس تو قبر خودش ميخوابه. در ضمن لطف کنيد آدرس من رو نذاريد که ممکنه واسم عواقب داشته باشه و فقط مطالب رو بذاريد. البته با رعايت امانتداري!
در پناه حق موفق و مويد باشيد

 

سلام دوست من

از اینکه با من بحث کردید خیلی متشکرم و قول می دهم حرف های شما را بطور کامل در وبلاگم بگذارم بدون ذکر نام و آدرس. حضرت موسی قوم اسرائیل را از اسارت و بردگی آزاد کرد و یک ملت جدید و خداپرست بنیان گذاشت که می توانست الگوی سایر اقوام باشد. حضرت عیسی زمانی که بنی اسرائیل غرق در مادیات شده بود، مردم را بسوی اخلاق و معنویات هدایت کرد و امروزه هم هنوز برای خیلی از مردم دنیا الهام بخش است و او را نماد معنویات می دانند. حضرت  محمد بت پرستی و شرک را در بخش وسیعی از دنیا ریشه کن کرد. ولی باب و بها چه ؟

فقط خودشان را مطرح کردند و دیگر هیچ. من واقعا نمی دانم باب و بها کدام نیازجامعه را برطرف کردند. آنها را با گاندی یا حتی دکتر مصدق مقایسه کنید.

کدام 80% جور در میاد ؟!

موضوع اصلی این پیشگویی پسری است که باید بر دنیا حکومت کند، چون جانش در خطر است فورا به عرش خدا پناهنده می شود. باب نه بر دنیا حکومت کرد، نه موقع تولد جانش در خطر بود و نه به جایی پناه برد. چرا باید خیال کنیم باب همان پسر است ؟ این که شیر بی یال و دم و اشکم شد. شما تحت تاثیر احمدی نژادها قرار گرفته اید. شباهت باب شما به پسر مکاشفه باندازه ی شباهت احمدی نژاد به شعیب بن صالح است. تنها دلخوشی شما عدد 1260 است، ولی در واقع هیچ ارتباطی بین باب و 1260 روز نیست. خوشبختانه در روایات علائم ظهور مهدی ذکر شده و بعضی از آنها در زمان ما عملی شد مثلا خسوف و کسوف در ماه رمضان (سالهای 1981 و 1982) ، پس از آن بازگشت ستاره ی دنباله دار (سال 1986 دنباله دار هالی) و همین داعش (پرچم های سیاه جنایتکار یا اصحاب دولت). حتی رژیم آخوندی کشورما هم یکی از علائم است. در روایات گفته اند که هر کس عجله کند هلاک می شود. هرچند انتظار تلخ است، ولی بهتر است شما هم عجله نکنید. به امید روزی که همه ی ایرانی ها در کنار هم دوستانه زندگی کنند. خدا شما را از خطرات مادی و معنوی حفظ کند. التماس دعای مخصوص.

      6.9.95     

------------------------------

دوستی سایت ناسا را به من معرفی کرد که در آن خسوف ها و کسوف ها دقیقا ثبت شده. در اینجا از آن دوست عزیز هم تشکر می کنم.

جمعه - 17 جولای 1981 - 26 تیر 1360 - 15 رمضان 1401 = خسوف

جمعه - 31 جولای 1981 - 9 مرداد 1360 - 29 رمضان 1401 = کسوف

سه شنبه - 6 جولای 1982 - 15 تیر 1361 - 14 رمضان 1402 = خسوف

سه شنبه - 20 جولای 1982 - 29 تیر 1361 - 28 رمضان 1402 = کسوف

NASA - Solar Eclipses: 1981 - 1990

NASA - Lunar Eclipses: 1981 - 1990