چندی پیش با کمال تعجب دیدم که یک خانم مسیحی در وبلاگش با لحن تند و بی ادبانه ای به قرآن و امام حسین (ع) حمله کرده بود. من نظرم را برای ایشان نوشتم ، ولی تا این تاریخ، ایشان با وجودی که وبلاگ را به روز کرده اند، نه تنها جوابی به من ندادند بلکه نظر مرا هم در وبلاگشان تایید نکردند. این مایه تاسف است که ایشان حتی حاضر به شنیدن انتقاد هم نیستند. کسی که خود را طرفدار آزادی بیان می داند و بخاطر عملکرد بد بعضی مسلمان ها به اسلام حمله می کند، چطور خودش انتقادها را سانسور می کند و حاضر به پاسخگویی نیست ؟!

متاسفانه این روش نشاندهنده ی سوءنیت بعضی از وبلاگ نویسان است.

برای همین تصمیم گرفتم به نشانه ی اعتراض به این روش خصمانه، نظر خودم را در وبلاگ خودم بگذارم تا به آن خانم بگویم فرار از واقعیت ، راه حل نیست. این را هم باید بگویم که بعضی از خوانندگان وبلاگ من برایم نوشته بودند چون تو به دین ما توهین کردی ، ما هم به دین تو توهین می کنیم. ولی راستش را بخواهید، من این انتقاد را وارد نمی دانم. من در این وبلاگ عقاید خودم را تشریح کرده ام و تا جایی که بخاطر دارم از لحن تند و کلمات بی ادبانه خودداری کرده ام. بعنوان مثال در مورد پولس که او را تحریف کننده دین می دانم، حرف بی ادبانه ای نزده ام. انتقاد با توهین فرق دارد. لذا به خود حق می دهم که به آن خانم مسیحی اعتراض کنم و از ایشان بخواهم به دین اکثریت ایرانیان احترام بگذارند. درعین حال انتقاد کردن و بحث سالم و سازنده را حق تمام مردم می دانم و با فیلتر کردن وبلاگ های اقلیتهای دینی و مذهبی شدیدا مخالفم. معتقدم در محیط آزاد، افرادی مثل این خانم بهتر ماهیت خود را نشان می دهند.

 

سلام

قصد ندارم با شما بحث کنم و می دانم که شما اهل بحث کردن نیستید. می خواهم انتقاد کنم و تذکر دهم که لحن وبلاگ شما خیلی زننده و زشت است. استفاده از کلمات توهین آمیز کمکی به شما نمی کند فقط بهانه ای می شود برای فیلتر کردن وبلاگ. خیلی بهتر بود اگر شما امتیازات مسیحیت را تشریح می کردید و اگر انتقادی از اسلام دارید، آنرا با لحن مستدل و مودبانه بیان می کردید. بیان انتقادات حق شماست.

اگر تمایل به بحث داشتید من حاضرم با شما بحث کنم. جواب دادن به اینهمه سوال شما وقت زیادی می طلبد. شما یک سوال برای من طرح کنید، من هم یکی برای شما.

مبارزه با حکومتهای فاسد و عوامفریب یک کار انساندوستانه و خدا پسندانه است و امام حسین قهرمانی در این عرصه هستند. خیلی از غیرمسلمانها و حتی کمونیستها به ایشان ادای احترام کرده اند. چطور است که اگر عیسی مسیح زن گناهکاری را ببخشد کار زیبایی است ولی اگر امام حسین زنی را ببخشد و با او ازدواج کند کار زشتی است ؟!

وقتی که صدا و سیما هم روایات جعلی (مثل : هر کس بخورد پیاز عکه را در مکه ...) را مسخره می کند، شما چرا هر روایتی را جدی می گیرید ؟ قضاوت بر مبنای روایات مشکوک خودفریبی است.

دفاع عیسی از زن گناهکار به معنای تعطیل شدن مجازاتها نیست وخود عیسی گفت : نیامدم تا شریعت را منسوخ کنم بلکه تا تکمیل کنم. البته من قبول دارم که روسپی ها از قربانیان جامعه هستند و مسئولین مملکت نباید فقط به فکر مجازات کردن باشند بلکه باید آنها را از منجلاب نجات داد. در مورد بخشش گناهکاران مرد و زن آیات زیادی در قرآن هست. شما بگویید که در مورد حقوق زنان چه امتیازی در مسیحیت نسبت به اسلام هست. ظاهرا تنها امتیازی که شما دیده اید بخشیدن روسپی است.

تصور می کنم آنچه شما را اینطور عصبانی و متنفر کرده سوء استفاده از اسلام و مسائل سیاسی باشد.

امیدوارم در محتوای وبلاگ تجدید نظر کنید و روشی دوستانه و منطقی در پیش بگیرید.

13.4.92