بنده با وجود اینکه احترام زیادی برای آقای دکتر سروش قائلم، ولی بعضی از نظریات ایشان را نمی توانم قبول کنم. یک بار بحثی با یکی از دوستان سبزاندیش در این مورد داشتم که در اینجا ملاحظه می کنید. امیدوارم شهروند سبز راضی باشد. در تکمیل بحث در مورد الفاظ قرآن، باید عرض کنم که در کتاب تثنیه (باب 18 آيه 15 و 18) یک پیشگویی هست در مورد پیامبر شبیه موسی از برادران بنی اسرائیل که مسلمانان آن را مربوط به حضرت محمد می دانند. در دنباله این پیشگویی آمده : کلام خود را به دهانش خواهم گذاشت و هر آنچه به او امر فرمایم به ایشان خواهد گفت (آیه 18).

با توجه به اینکه همه ی انبیا پیام خدا را به مردم می رساندند، منظور از تاکید بر "کلام خود" چیست ؟ شاید منظور همین موضوع بحث ما باشد. شاید می خواهد بگوید، برخلاف کتب انبیای قبلی ، کتاب این پیغمبر موعود از لحاظ شکل هم از خداست. حضرت محمّد صلی الله علیه و آله فرمود :

فضل القرآن علی سائر الکلام کفضل اللّه جلّ جلاله علی خلقه؛

برتری قرآن نسبت به دیگر سخنان، مانند برتری خداوند ـ جلّ جلاله ـ بر خلق اوست.

این بیان عرشی به طور آشکار، به فضیلت کلام اللّه مجید بر تمامی گفته ها، حتّی سخنان انبیای پیشین که در قالب وحی تجلّی نموده، تأکید کرده است و شاید گرانسنگ ترین تعریف و توصیف از قرآن مجید باشد؛ کتابی که کسی توانایی آوردنش را ندارد، گرچه تمام انس و جن در این زمینه با یکدیگر همکاری کنند.

-----------------------------------

آیه 40 سوره یس:
نه خورشيد را سزد كه به ماه رسد، و نه شب پيش گيرنده بر روز است، و هر كدام در مدارى شناورند.

با سلام
من یکبار حدیثی خوانده بودم که می گفت نسبت قرآن به کتب انبیای قبل، مثل خالق است به مخلوق. اگر این حدیث درست باشد، شاید منظورش این باشد که کتب قبلی اگرچه از لحاظ محتوا کار خدا بودند ولی از لحاظ شکل و الفاظ کار خود انبیا بوده اند. ولی قرآن هم از لحاظ محتوا و هم لفظ، کار خداست. آیات قرآن هم ظاهرا زبان عربی را به خود خدا نسبت می دهد نه به پیامبر. می گوید قرآن را به عربی نازل کردیم نه اینکه بر شخص عرب نازل کردیم. اگر ما شکل قرآن را به پیامبر نسبت دهیم ، اعجاز قرآن زیر سوال می رود. قرآن با ویژگی هایی مثل نظم عددی نمی تواند کار یک عرب بی سواد باشد. قرآن تحدی کرده. نظر شما در مورد تحدی قرآن چیست ؟
آیه 40 یس چیزی را علت چیز دیگری معرفی نکرده. ارتباط خورشید با روز و ماه با شب یک موضوع بدیهی است و قرآن هم فقط این ارتباط بدیهی را مطرح کرده. می گوید خورشید و ماه، همینطور روز و شب در کار هم دخالت نمی کنند و نظم را رعایت می کنند.
تا جایی که بنده می دانم حرکت خورشید همراه با کل منظومه شمسی از لحاظ علمی اثبات شده. در مورد حرکت زمین در آیات دیگر اشاراتی وجود دارد مثلا تشبیه زمین به گهواره. فرق گهواره با رختخواب همین حرک

 پاسخ: سلام
والا حدیثی داریم که می گوید برتری قرآن"بر دیگر سخنان"چون برتری خالق بر مخلوقات است اما نداریم چنین حدیثی که برتری قرآن به کتب انبیای دیگر،مثل برتری خالق به مخلوق است.شما با تغییر دیگر سخنان به کتب انبیای قبلی،کاملا حدیث را تحریف کردید برادر من!
اگر قرار است خدا با بندگان سخن بگوید،با همه آنها یک جور سخن می گوید.با عیسی،با موسی،با غرب،با شرق.چون همه آنها برابرند.همه ی پیامبران الهی هم برای ما محترم و گرامی هستند.

شهروند سبز(م ر) - ٢۱/۱٠/۱۳٩٢ - ۱:۳۸ ‎ب.ظ

 پاسخ: خدا دهان دارد؟نه،خدا زبان دارد؟نه،خدا می تواند بنویسد؟نه.اینها نسبت های بشری است.خدا چگونه با بندگان سخن می گوید؟خدا یک بنده ی اصلح در میان صالحان انتخاب می کند و می گوید او هرچه می گوید سخن من است،حرف من است،نوشته ی من است.چون قابل اعتماد است و اصلح است.اما بازهم سخن اوست،حرف اوست.یعنی باز سخن پیامبر است.یعنی نقل کننده آن پیامبر است.اگر هم اشتباهی در آن رخ دهد،نباید یقه خدا را گرفت،چون"دم که مرد نایی اندر نای کرد/درخور نایست نه درخور مرد"خب این خلاصه ای کوتاه و ساده و البته تکراری از نظر دکتر سروش نسبت به وحی بود که من آن را با تفکر و تحقیق پذیرفتم.

شهروند سبز(م ر) - ٢۱/۱٠/۱۳٩٢ - ۱:۳۸ ‎ب.ظ

 پاسخ: حدیثی معتبر از پیامبر است،احادیثی شبیه به این هم وجود دارد،مثل حدیثی که از حضرت علی هست«من صدیق اکبرم و علم خدا هستم و قلب آگاه خدایم و زبان گویای خدا و چشم خدا و دست خدا هستم»و حدیث بسیار معتبر دیگری به نقل از پیامبر هست که بنده عین آن حدیث را می آورم

« بنده ي من با نوافل (مستحبات ) و از سر اخلاص به من تقرب مي جويد تا اينكه من او را دوست مي دارم؛ پس زماني كه او را دوست داشتم شنوايي او مي شوم كه با آن مي شنود و بينايي او مي شوم كه با آن مي بيند و دست او مي شوم كه با آن مي گيرد؛اگر از من چيزي بخواهد به او مي دهم و اگر از من پناه خواهد او را درپناه خود مي گيرم .»(ارشادالقلوب، ج1، ص91)و احادیث زیادی این چنین نقل شده اند که معتبر هستند.

شهروند سبز(م ر) - ٢۱/۱٠/۱۳٩٢ - ۱:۳۸ ‎ب.ظ

فرق گهواره با رختخواب همین حرکت ملایم رفت و برگشتی است. یا در آیه دیگری می گوید کوهها که بنظر می رسد ساکن هستند، در واقع مثل ابر در حال حرکتند.
درست است که قرآن کتاب علمی نیست و تذکر است ، ولی تذکر یک عرب نیست بلکه تذکر خداست و کتاب مقدس است. تکرار خرافات اعراب جاهلی با قداست آن جور در نمی آید.

 پاسخ: اینکه شما از تشبیه زمین به گهواره چنین نتیجه ای از خود گرفتید،واقعا عجیب است.قرآن زمین را به خیلی چیزها تشبیه کرده است،قرآن زمین را به فرش هم تشبیه کرده که در حال گسترش است!خب فرش صاف است و آنچه صاف است،قابل گسترش است نه آنچه کروی است و این تفسیر طبق نطق شماست!مقصود قرآن از کوه ها،حرکت تپه های شنی است و آن را به ابر تشبیه کرده است.که حرکتی شبیه حرکت ابرها دارند که گرد و غبار ایجاد می کنند و عربستان هم سرزمینی بیابانی بود.یا مقصود قرآن،رانش زمین بوده است.

شهروند سبز(م ر) - ٢۱/۱٠/۱۳٩٢ - ۱:۳٩ ‎ب.ظ

 پاسخ: در قرآن خطاهای علمی و بشری وجود دارد.اینکه قرآن مدعی است،آسمان هفت طبقه است.این ادعای پیش از اسلام در میان مردم عامی هم وجود داشت.حالا می خواهید بگویید چون جدول تناوبی هفت دوره دارد،پس آسمان هفت طبقه است؟یا آنچه در آیات سوره صافات آمده است،که همان خرافه های مردم عرب است.
من خیلی راحت می توانم از سخنان یک کودک ده

ساله هم تفسیر علمی بردارم.آخرین پاسخی که برای جناب اسلام نوشتم را بخوانید(چند بار بخوانید) تا خوب متوجه شوید که قداست قرآن،به آیات علمی آن نیست.

شهروند سبز(م ر) - ٢۱/۱٠/۱۳٩٢ - ۱:۳٩ ‎ب.ظ

 پاسخ: موفق باشید

با سلام مجدد
البته من حدیثی که نوشتم را فقط یک بار خوانده ام و نمی توانم درست بودنش را تضمین کنم. اما مساله تحدی قرآن چیزی نیست که به سلیقه یا برداشت کسی یا یک مذهب خاص مربوط شود، بلکه عین آیه قران است و شما بعنوان یک مسلمان نباید آن را انکار کنید. ما هیچ آیه یا حدیثی در مورد تحدی کتب آسمانی قبلی نشنیده ایم، ولی قرآن ادعای اعجاز دارد. قطعا کتاب یک عرب بی سواد نمی تواند تحدی کند. بنابراین باید الفاظ قرآن از خدا باشد تا بتواند ادعای اعجاز را مطرح کند. برخلاف شما بنده به نظم عددی قرآن معتقدم و چند مورد آنرا خودم حساب کرده ام که درست بود.

 البته موارد اشتباه هم هست.
قرآن صراحتا نگفته که شب و روز را، معلول حرکات خورشید و ماه می داند و این برداشت شماست. خیلی روی این برداشت اصرار نکنید. یادم نمی آید که قرآن زمین را به فرش تشبیه کرده باشد، ولی واقعا زمین زیر پای انسان همچون یک سطح گسترده است و قرآن هم منظورش همین کاربرد زمین برای انسان بوده. شما کوه ها را تپه های شنی معنی می کنید که این تحریف آیه است. اگر اعتقاد به 7 آسمان در بین اعراب وجود داشته چیز عجیبی نیست، چون آنها از نسل اسماعیل بودند و بعضی مفاهیم اسلامی را ازاو گرفته بودند.

 پاسخ: سلام
من در مورد تحدی فراموش کردم سخن بگویم در نظر قبلی.قرآن می گوید این کتاب هدایت است،آنچه تحت عنوان اعجاز معرفی می شود،نباید خارج از سیطره تعریف خود قرآن از آن باشد.
معجزه قرآن،قرار نیست آیات علمی آن باشد.وحی همان معجزه است.بعد،قرآن دشمنان را می خواند که دلیل خود را برای رد قرآن بیاورند.شما قداست قرآن را،وابسته به آیات علمی آن می دانید.اگر این گونه فکر کنیم،پیامبر نمی توانست تحدی کند.اصلا موضوع تحدی این نبود که کفار یک کتابی مثل این بنویسند یا آیه ای علمی بیاورند.مسئله این بود که مشرکان می گفتند،این کتاب یک شاعر دیوانه است،و حاصل تفکرات شخصی اوست و به او وحی نمی شود و محمد کذاب است.

شهروند سبز(م ر) - ٢٢/۱٠/۱۳٩٢ - ٢:۳۸ ‎ب.ظ

 پاسخ: اما قرآن می گوید،اگر این کتاب حاصل تفکرات شخصی پیامبر است،اگر نوشته یک شاعر دیوانه است،اگر محمد دروغ می گوید،یک آیه مثل آن بیاورید که ارزشی برابر با قرآن داشته باشد.اشاره قرآن به ارزش این کتاب است.
ارزش و شأن این کتاب هم،در سیطره تعریفی است که قرآن می گوید.ارزش و شأن هر چیز و هر کسی،با توجه به رسالت آن است،رسالت قرآن هم هدایت مردم است و این کتاب،یک کتاب علمی نیست که ارزش و شأن آن،از معجزات علمی حاصل شود.ارزش و شأن یک حقوق دان،به علم او در مورد حقوق و ارزش و شأن یک شیمی دان،به علم او در مورد شیمی است.
بنده اینها را به جناب اسلام هم گفتم و شما حتما آخرین نظر من به ایشان را بخوانید.

شهروند سبز(م ر) - ٢٢/۱٠/۱۳٩٢ - ٢:۳۸ ‎ب.ظ

 پاسخ: مگر قرآن به صراحت گفته که،چون زمین مثل گهواره است،پس حرکت رفت و برگشتی دارد و شما چنین تفسیر مضحکی از آن دارید؟!ضمن اینکه این برداشت شخصی من نیست،به سادگی می توان مقصود قرآن را در این آیات دید

شهروند سبز(م ر) - ٢٢/۱٠/۱۳٩٢ - ٢:۳۸ ‎ب.ظ

 پاسخ: "آیه38 سوره یس،به صراحت قرآن صحبت از حرکت خورشید می کند،در آیه 39 هم صحبت از حرکت ماه دارد؛یعنی،حرکت این دو را مثل هم می داند و اگر نظریه قرآن در مورد حرکت سیارات همان است که امروز به آن رسیده اند،در همین آیات صحبت از حرکت زمین هم می شد.صحبت از  حرکت خورشید شده است،صحبت از حرکت ماه شده است،آن وقت صحبت از حرکت زمین نشده و شما توجیه علمی می آورید؟آیه بعدی می گوید که شب از روز پیشی نمی گیرد.باید سوال ایجاد کنیم،قرآن با چه دلیلی می گوید شب از روز پیشی نمی گیرد؟دلیل قرآن در همان آیه 40 است و می گوید خورشید به ماه نمی رسد.این یک علت است برای اینکه شب از روز پیشی نگیرد.چون خورشید به ماه نمی رسد،شب هم از روز پیشی نمی گیرد.اینجا هیچ سخنی از حرکت زمین هم نیست،یعنی آمدن روز،با حرکت خورشید و آمدن شب با حرکت ماه میسر می شود،قرآن هم اشاره به حرکت خورشید دارد هم ماه.اما اشاره ای به حرکت زمین ندارد و برای من سخت است باور اینکه،این آیه تعارضی با پژوهش های علمی دانشمندان ندارد."

شهروند سبز(م ر) - ٢٢/۱٠/۱۳٩٢ - ٢:۳٩ ‎ب.ظ

 پاسخ: در آیه 22 سوره بقره،زمین به فرش تشبیه شده است" الَّذي جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ فِراشاً"و اینکه اشاره قرآن به حرکت کوه ها چه پدیده علمی را اثبات می کند،والا کوه ها که مثل ابر حرکت نمی کنند،این را چه کسی گفته است؟در رانش زمین،یا برخی حرکات بسیار آرام کوه ها،اصلا شبیه حرکت ابر نیست و سریع نیست و در رانش زمین هم،می توان گفت کوه ها حرکت می کند و مقصود قرآن یا  همین رانش زمین است یا حرکت تپه های شنی است چون عربستان منطقه ای بیابانی بود.ولی در واقع،همه چیز در زمین حرکت می کند،زمین است که حرکت می کند فقط کوه ها حرکت نمی کند و من آیه ای ندیدم که قرآن اشاره به حرکت زمین داشته باشد.

شهروند سبز(م ر) - ٢٢/۱٠/۱۳٩٢ - ٢:۳٩ ‎ب.ظ

 پاسخ: در مورد هفت آسمان هم،این نظری بود که هم میان اعراب وجود داشت هم ایرانی ها و هم یونانیان.و قرآن می گوید ما آسمان را هفت طبقه آفریدیم،خب این که برگرفته از همان فرهنگ اعراب است.بعد هم،علم چنین چیزی را اثبات نکرده که آسمان هفت طبقه است و شما نمی توانید از آسمان عبور کنید.این تفکر،حاصل تئوری زمین مرکزی بود که آقای بطلمیوس آن را معرفی کرده بود که زمین،ساکن است و همه سیارات به دور آن می چرخد،و قرآن هم چنین نظری دارد.

شهروند سبز(م ر) - ٢٢/۱٠/۱۳٩٢ - ٢:٤٠ ‎ب.ظ

 پاسخ: نظریه هفت طبقه بودن آسمان،یک نظریه غیر علمی بود که در میان عوام وجود داشت و خرافه ای پیش نبود.و این یکی از خطاهای علمی قرآن است.یا آنچه در 10 آیه اول صافات آمده است،همان خرافات میان اعراب است.اما اینها هیچ خدشه ای به کتاب دینی ما وارد نمی کند.
موفق باشید

با عرض سلام
-معجزه قرآن،قرار نیست آیات علمی آن باشد.
این قرار را شما باید تعیین بکنید ؟!
-وحی همان معجزه است.
پس انبیایی که معجزه ارائه می کردند، کار بیهوده ای می کردند ؟!
-قداست قرآن را،وابسته به آیات علمی آن می دانید.
البته قداست با اشتباه جور در نمی آید.
-اشاره قرآن به ارزش این کتاب است
خیلی کتاب ها ارزشمند هستند از جمله کتب انبیای قبلی، ولی تحدی نمی کنند. آنچه بیش از هر چیز بر اعراب اثر می گذاشت زیبایی ظاهری قرآن بود نه ارزش عرفانی

  یا نکات علمی آن. تحدی هم در آن زمان احتمالا از همین بعد فهمیده می شد

 . ولی برای ما معنای گسترده تری دارد
من نگفتم قرآن به صراحت در مورد حرکت رفت و برگشتی حرف زده، ولی وقتی به گهواره تشبیه می کند و ویژگی اصلی گهواره همین حرکت است، طبیعی است که ذهن خواننده متوجه حرکت زمین بشود. در مورد تشبیه به فرش حق با شماست ، ولی همانطور که عرض شد این به کارکرد زمین برای انسان اشاره می کند نه به شکل زمین و کلمه "لکم" بخوبی این را نشان می دهد. حرکت کوه ها (بهمراه کل زمین) حرکت آرامی است که انسان در حالت عادی متوجه آن نمی شود، مثل حرکت ابرها که معمولا بی حرکت در آسمان به نظر می رسند.

 پاسخ: سلام
من تعیین نمی کنم که قرار نیست،معجزه قرآن،آیات علمی آن باشد؛همان طور که شما تعیین کننده نیستید.اما،با توجه به اینکه،انتظار ما از هر مکتب و ایده،با توجه به رسالتی است که دارد،با توجه به موضوع و قالبی است که دارد،قرآن کتاب هدایت است و کتاب علم نیست و قرار نیست معجزات علمی در آن باشد.انتظار ما از قرآن،بیان و تشریح و تحلیل علمی جهان نیست.
من مثال های فراوانی را به جناب اسلام زدم که چرا خطا،در قرآن،خدشه ای به حقانیت و قداست آن وارد نمی کند.

شهروند سبز(م ر) - ٢٥/۱٠/۱۳٩٢ - ۸:٤٧ ‎ب.ظ

 پاسخ: ." از یک اثر رئال،انتظار می رود بر طبق معیارهای رئالیسم باشد و ما نباید از این اثر،مفاهیم سورئالیسم را طلب کنیم؛یا آنکه انتظار ما از یک حقوق دان این است او راجع به مفاهیم حقوقی اطلاعات داشته باشد نه فیزیک و شیمی،و از یک شیمی دان،انتظار ما این نیست او مقالات فقهی بنویسد... اگر در یک اثر رئال،مفاهیمی از سورئالیسم وجود نداشت،هیچ خدشه ای به آن اثر وارد نمی شود؛چون آن اثر،در قالب رئالیسم است.اگر یک حقوق دان،حتی یک فرمول ساده شیمی را نمی دانست،خدشه ای به شخصیت او وارد نمی شود؛چون او حقوق دان است.اگر یک شیمی دان،هیچ چیز از فقه نمی دانست،خدشه ای به شخصیت علمی او وارد نمی شود؛چون او یک شیمی دان است.اگر در قرآن،خطای علمی وجود داشت،خدشه ای به آن وارد نمی شود و سبب ابطال آن نمی گردد؛چون قرآن کتاب هدایت است."

شهروند سبز(م ر) - ٢٥/۱٠/۱۳٩٢ - ۸:٤٧ ‎ب.ظ

 پاسخ: حال،با توجه به انتظار ما از آن چیز،معجزه و هر چیز دیگری،معنا می گیرد.شاید یک پدیده ای،در قالب یک شخص و ایده ای،معجزه باشد در قالب و شخص و ایده دیگر نباشد؛مثلا،قهرمانی ایران در جام جهانی،معجزه است،اما قهرمانی برزیل اصلا عجیب نیست(البته من اصلا فوتبالی نیستم).اما،دلیل اینکه پیامبران معجزه ای از خود آفریدند،آنها کوشیدند که منکران را اقناع کنند که پاسخی به آنها باشد،با توجه به انتظاری که آنها داشتند.

شهروند سبز(م ر) - ٢٥/۱٠/۱۳٩٢ - ۸:٤٧ ‎ب.ظ

 پاسخ: پیامبر اسلام هم،با بیان اینکه من مثل شما بشری هستم،فقط به من وحی می شود و اینکه این قرآن،هیچ چیز جز تذکری برای جهانیان نیست،این انتظار را تا حدودی کنترل کرد که مردم انتظاری که از قرآن دارند،در قالب یک کتاب دینی و هدایتی باشد و انتظاری که از محمد دارند،در قالب یک بشر و یک پیامبر باشد.به خاطر همین،تنها معجزه محمد،قرآن است.
حالا،مشرکان می گفتند،که این قرآن برآمده از تفکرات شخصی محمد است،او کذاب است،به او حی نمی شود و شاعری روانی است.چون پیش از پیامبر،شاعرانی آمدند و علیه برخی سنت های عرب جاهلی،مثل زنده به گور کردن دختر،اشعاری سرودند و قرآن هم،دقیقا علیه زنده به گور کردن دختران،حرف های زیادی دارد.این که،ما در قرآن تحدی داریم،اما در کتب آسمانی دیگر نداریم،به دلیل انتظارات و انتقادات منکران آن بود.

شهروند سبز(م ر) - ٢٥/۱٠/۱۳٩٢ - ۸:٤۸ ‎ب.ظ

 پاسخ: و اینکه ما باید،تحدی را درخور همان روزگار ترجمه کنیم نه درخور امروز،چون دچار مشکل خواهیم شد و نباید معنای گسترده تری،آن گونه که دلخواه ماست،از آن ارائه دهیم و بحث قرآن،اصلا بیان اشارات علمی از سوی دیگران نبود.و اینکه،چنین ادبیاتی در قرآن،چنین وصف هایی،چنین تشبیه هایی و...توسط هیچ کسی در عربستان در آن زمان ممکن نبود.

شهروند سبز(م ر) - ٢٥/۱٠/۱۳٩٢ - ۸:٤۸ ‎ب.ظ

 پاسخ: من نکته مهمی را عرض کنم.این آیات قرآن،اصلا با ادعای علمی بیان نشده است،از زبان و از جهت علمی بیان نشده است که شما از آن تفسیر علمی کنید،یا با تئوری های علمی درستی و نادرستی آن را بسنجید.اینها خیلی مهم است.یک وقتی،یک کسی می آید نظر علمی در مورد خورشید می دهد در یک مقاله علمی،شما آن زمان باید نظر و نگاه او را،در ترازوی تئوری های علمی و نجومی قرار دهید؛اما وقتی یک کسی،در یک مقاله ادبی،یک تفسیر شاعرانه از خورشید دارد،شما آن وقت نمی توانید آن را در ترازوی تئوری های علم نجوم قرار دهید،چون آن نوشته علمی نیست،مقصود نویسنده،بیان علمی خورشید نیست،بلکه آن را باید از نگاه ادبی دید.قرآن هم،مقصودش بیان مسائل علمی زمین و آسمان نیست؛یعنی،این حرفها از سوی قرآن،هیچ پایه و اساس علمی(علم تجربی)ندارد.بیان قرآن،وصف آن است.ممکن است،شما بی سواد باشید،سواد پزشکی نداشته باشید،اما یک فرد را درمان کنید،این ربطی ندارد به اینکه شما سوادی دارید یا نه،هیچ نمره ای در کارنامه پزشکی شما درج نمی شود.

شهروند سبز(م ر) - ٢٥/۱٠/۱۳٩٢ - ۸:٤۸ ‎ب.ظ

 پاسخ: اینکه قرآن زمین را به فرش تشبیه کرده است،فرش هم ساکن و صاف و بی حرکت است،دقیقا چیزهایی خلاف

حرکت زمین است

. درباره تشبیه زمین به گهواره،نکاتی را هم عرض کنم.اصلا معنای تشبیه زمین به گهواره این نیست که شما می فرمایید.گهواره محل آسایش و آرامش کودک است،اصلا به معنای تکان خوردن زمین نیست. مقصود قرآن این است ما زمین را برای آسایش و آرامش شما قرار دادیم،زمین را محلی امن برای شما قرار دادیم.در واقع کارکرد گهواره هم،تامین امنیت و آرامش است.از طرفی،در آیات سوره نبأ،قرآن اشاره به آسایش و امنیت ما در زمین دارد که خدا،زمین را طوری آفرید که محل آرامی برای ما باشد.

شهروند سبز(م ر) - ٢٥/۱٠/۱۳٩٢ - ۸:٤٩ ‎ب.ظ

 پاسخ: أَلَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهَادًا

... وَالْجِبَالَ أَوْتَادًا... وَجَعَلْنَا نَوْمَكُمْ سُبَاتًا.اشاره قرآن این است،ما زمین را محلی امن برای شما قرار دادیم.و گهواره هم رسالتش،تامین آسایش و آرامش کودک است و تشبیه خوبی شده است،و اینکه کوه را استوار و محکم قرار دادیم،و خواب شما را آسایش قرار دادیم و...و این اصلا شبیه چیزی نیست که شما می گویید.قرآن،می توانست در یک خط،بگوید ما زمین را محل آرامش شما آفریدیم.اما آن را بیشتر وصف می کند،توضیح می دهد و این زیبایی قرآن است تا مردم را قانع کند اما اصلا با زبان علمی بیان نشده است،اگر زبان علمی داشت،می گفت ما زمین را کروی قرار دادیم،برای آنکه در زمین و آسمان پراکنده نشوید نیروی جاذبه به آن افزودیم،یا می توانست بگوید که ما باند جذب یا هوا و نیرویی قرار دادیم که از شما در برابر نور خورشید نگه داری کند.

شهروند سبز(م ر) - ٢٥/۱٠/۱۳٩٢ - ۸:٤٩ ‎ب.ظ

 پاسخ: پس گهواره،به معنای محلی از آرامش ماست چون آیات به آسایش انسانها در زمین اشاره دارد،گهواره هم این گونه تفسیر می شود.اما،قرآن به حرکت تنها کوه در زمین اشاره می کند که جالب است،حرکت کوه ها،به خاطر حرکت زمین است.کوه ها حرکات آرام دیگری دارند که تحت تاثیر حرکت زمین است.

شهروند سبز(م ر) - ٢٥/۱٠/۱۳٩٢ - ۸:٤٩ ‎ب.ظ

والارض بعد ذلک دعاها (آيه 30 سوره نازعات) دَحو به معناي گسترش است و  بعضي نيز آن را به معناي تكان دادن چيزي از محلِ اصلي اش تفسير كرده اند. در بعضی تفسیرها دیده ام که آن را به معنی گردش زمین می دانند. قرآن می گوید نمی توانید در آسمان نفوذ کنید مگر با سلطان، یعنی در شرایط خاصی می توانید. این یک پیشگویی علمی است. خرافه نامیدن آنچه که اعراب از اسماعیل و ابراهیم یاد گرفته بودند، کار درستی نیست و با مسلمان بودن جور در نمی آید.

 پاسخ: به این تفاسیر توجه نکنید.در آن زمان که نظریه زمین مرکزی اعتبار داشت،مفسران قرآن از همین آیات چنان تفسیر می کردند که با نظریه زمین مرکزی،سازگار و تناسب داشته باشد،و امروز هم برخی مفسران آن را این گونه تفسیر می کنند!
در آیه 30 سوره نازعات،مقصود همان گسترش زمین است و این مغلطه بزرگ برخی مفسران است.همچنان که در آیات دیگر،به گسترش و بسط زمین اشاره شده است و شما نمی توانید،آیه را بیاورید که مفسران در آن اتفاق نظر ندارند و هیچ اشاره ای به چرخش زمین نشده است.و قرآن می گوید،شما نمی توانید از آسمان عبور کنید،مگر با نیرویی که شما آن را ندارید،این اصلا پیشگویی علمی نیست،چون اشاره قرآن از سلطان،یک نیروی معنوی است نه مادی و انسانی.

شهروند سبز(م ر) - ٢٥/۱٠/۱۳٩٢ - ۸:٤٩ ‎ب.ظ

 پاسخ: هفت طبقه بودن آسمان،تنها در میان اعراب وجود نداشت،یک خرافه در میان ایرانیان و یونانیان هم بود.بعد هم،هیچ علمی نشان نمی دهد آسمان هفت طبقه است و این یک خرافه است.
ابراهیم و دیگر پیامبران الهی،میراث دینی و معنوی و اخلاقی داشتند نه ثمرات علمی.آنها پیامبر بودند،دانشمند نبودند و باتوجه به این مسئله،و رسالت آنها،میراث آنها یک میراث معنوی و اخلاقی است.ضمن اینکه هیچ کدام از این پیامبران،سواد علمی نداشتند و حالا چون گفتند آسمان هفت طبقه است،قرار نیست آن را بپذیریم.

شهروند سبز(م ر) - ٢٥/۱٠/۱۳٩٢ - ۸:٥٠ ‎ب.ظ

 پاسخ: من بارها گفتم،اگر قرار است ما آدمیان،در مورد چگونگی این جهان و پدیده های داخل آن از لحاظ علمی نظر کنیم،بهترین منابع،منابع علمی هستند،بهترین منابع علم نجوم و ریاضی و فیزیک و شیمی و بیولوژی هستند.اما اگر قرار است،خدا را اثبات کنید،هیچ منبع علمی وجود ندارد،اصلا علم نمی تواند در مورد وجود یا عدم وجود خدا صحبت کند،باید به فلسفه و اخلاق رجوع کرد.
اما،این توجیه های شما را پیشتر در سایت های و وبلاگ هایی که می کوشند،اعتبار قرآن را،وابسته به معجزات علمی آن بدانند،خوانده بودم.
موفق باشید

شهروند سبز(م ر) - ٢٥/۱٠/۱۳٩٢ - ۸:٥٠ ‎ب.ظ

با سلام و تشکر از توضیحات شما.
عرض کنم که در مورد انتظار ما از حقوقدان و شیمی دان صحبت کردید که درست بود. ولی سوال این است که انتظار ما از خدا (یا سخنگوی خدا) چیست ؟ آیا سخنگوی خدا خرافات مردم را تکرار می کند ؟ ما وقتی با یک تحصیلکرده نشسته ایم و حرف می زنیم، اگرچه قرار نیست برای ما سخنرانی علمی کند، ولی انتظار داریم حرفهایش خلاف بدیهیات علمی نباشد. اما اگر با یک پیرمرد بی سواد حرف بزنیم ، هرچه بگوید تعجب نمی کنیم. از خدا چه انتظاری باید داشت ؟ ظاهرا شما قرآن را بدون اعجاز و تحدی و با وجود هر اشتباه علمی پذیرفته اید و من خیال ندارم نظر شما را عوض کنم. ولی از اینکه نظرات خود را اینطور با قاطعیت اعلام می کنید تعجب کردم. گویا با خود پیغمبر هماهنگ کرده اید که می گویید سلطان نیروی معنوی است، تحدی در حد همان روزگار است. ولی قرآن گفته جن و انس نمی توانند چنین کتابی بیاورند. تعریف شما از معجزه اشکال دارد. پیروزی در فوتبال معجزه نیست. اگر قرآن اشتباه می کرد و صراحتا می گفت زمین را کروی آفریدیم، عکس العمل مردم چه بود و رسالت پیامبر به چه نتیجه ای میرسید ؟ جالب است که می گویید اگر پیامبران گفتند 7 آسمان ، قرار نیست ما

 پاسخ: سلام
ما باید نگاه کنیم که رسالت سخنگوی خدا چیست؛چون،این قرآن به طور کامل تحت تاثیر پیامبر است و اصلا،نویسنده و گوینده آن پیامبر است.بنابراین،انتظار ما از قرآن،انتظار ما از خدا نیست بلکه این انتظار محدود به پیامبر است.اگر هم در قرآن اشتباه و خطایی بود،نباید یقه خدا را گرفت،چون:
دم که مرد نایی اندر نای کرد
درخور نایست نه درخور مرد

شهروند سبز(م ر) - ۳/۱۱/۱۳٩٢ - ٢:۳٦ ‎ق.ظ

 پاسخ: پیامبر هم،قرار است هادی مردم باشد نه اینکه رازهای علمی را در میان آنها بگذارد.در زمان پیامبر،دانشمندان بزرگ هم،پی به بدیهیات علمی نبرده بودند و تا آن زمان،خبری از کروی بودن زمین و چرخش زمین نداشتند و نظریه زمین مرکزی مورد قبول دانشمندان بود.ما باید بگوییم از پیامبر چه انتظاری باید داشت؟چون درست است که سخن پیامبر عین سخن خداست،اما بازهم سخن پیامبر است،کلمات پیامبر است،زبان پیامبر است.

شهروند سبز(م ر) - ۳/۱۱/۱۳٩٢ - ٢:۳٦ ‎ق.ظ

 پاسخ: وظیفه و رسالت پیامبر،هدایت مردم است،او هدایت می کند.قرار نیست صحبت از راز علمی خلقت جهان و انسان را افشا کند و اصلا هم خدشه ای نه به نبوت و نه هیچ چیز دیگر با این خطاهای علمی،وارد نمی شود.
قرآن از این جهت می گوید جن و انس نمی تواند چنین کتابی بیاورد که این قرآن،واقعا ارزش زیادی دارد،شأن بالایی دارد و این ارزش و شأن به بیان رازهای علمی وابسته و محدود نیست.ارزش هر چیز با توجه به خدمت رسالتی است که دارد.

شهروند سبز(م ر) - ۳/۱۱/۱۳٩٢ - ٢:۳٦ ‎ق.ظ

 پاسخ: اما اینکه پیروزی در فوتبال معجزه نیست،آن یک مثال بود برای اینکه بگویم معجزه هم معنای متفاوتی دارد در زمان ها و مکان های مختلف.پیامبر هم گفت من بشری هستم مثل شما،این کتاب هم،کتاب هدایت است تا مردم انتظار دیگری نداشته باشند.
حالا،اگر قرآن می گفت که این زمین کروی است و در حال چرخش است،نتیجه می گرفتیم که این کتاب،تا حدودی می خواهد برای مردم از اسرار علمی هم بگوید و اگر قرآن می گفت این کتاب،کتاب علم و هدایت است،این نتیجه گیری مقبول بود.مردم هم در آن زمان،او را مورد تمسخر قرار می دادند که این کارها را هم کردند.

شهروند سبز(م ر) - ۳/۱۱/۱۳٩٢ - ٢:۳٧ ‎ق.ظ

جالب است که می گویید اگر پیامبران گفتند 7 آسمان ، قرار نیست ما بپذیریم. قبول کنید که مسلمانی شما عجیب است. موفق باشید.

 پاسخ: ما باید در مورد مسائلی چون خدا و معاد و اصول اخلاقی و انسانی،تابع پیامبران باشیم.هرچند که بهشت و جهنم،دقیقا همانی نیست که محمد می گوید.این بهشت بیشتر برای اعراب شیرین و لذت بخش است و بهشت برای ما چیز دیگری است و اشاره قرآن از بهشت،به معنای جایی نیست که واقعا در آن رود عسلی باشد،بلکه به معنای خرمی بهشت است و این وصف از بهشت و جهنم،حاصل رویاهای پیامبر است.اما در مورد چیزهایی که خود آنها سوادی در آن نداشتند و اصلا هم غرض آنها از بیان این سخنان،تحلیل و تشریح مسائل علمی نبود،قرار نیست سخن آنها را بپذیریم.در مورد مسائل علمی جهان،من بیشتر سخنان آلبرت اینشتین و استیون هاوکینگ را می پذیرم تا سخن قرآن و دیگر پیامبران را.
موفق باشید

شهروند سبز(م ر) - ۳/۱۱/۱۳٩٢ - ٢:۳٧ ‎ق.ظ

سلام دوست عزیز
از اینکه خبر دادید متشکرم. امیدوارم به فعالیت خود ادامه دهید در پناه خدا.

 پاسخ: سلام
خیلی ممنون.یک عده نمی گذارند ما فعالیت کنیم!این یازدهمین بار بود فیلتر شدم.
موفق باشید

شهروند سبز(م ر) - ٥/۱۱/۱۳٩٢ - ٩:٢٧ ‎ب.ظ

http://yeshabmahtab2.persianblog.ir/post/55/