سلام عرض می کنم و از پاسخ شما متشکرم.

سلام. خواهش میکنم وظیفه ای هست که باید انجام داد 

«در دل خویش مسیح را در مقام خداوند برافرازید و همواره آماده باشید تا هر‌کس دلیل امیدی را که در شماست بپرسد، او را پاسخ گویید، امّا به‌نرمی و با احترام.»  (اول‌پطرس ۳ : ۱۵-۱۶)

. اگر خود عیسی آن مسیح مورد نظر بود، باید برعکس اثبات می کرد که مسیح پسر داود هست. اما او با دلیل به علما اعتراض می کند و حرف آنها را با این جمله : "چطور پسر داود است؟" ، رد می کند. من بیش از این اصراری نمی کنم . قضاوت با خودتان.

منظور شما را نفهمیدم از اینکه : خود شما در همان اول پرسشتان پاسخ خود را دادید.

مسیح صرفا میخواست به کاهنان ثابت کند مقام وی چیزی بالاتر از پسر داوود بودن است.

برای این منظور باید پسر داود بودن را انکار کند ؟!!

بنده به شما گفتم اگر که صرفا مسیح پسر داوود بود ، داوود نبی هیچگاه این حق را به خود نمیداد که او را خداوند خود خطاب کند. اعتراض و یا پاسخ عیسی به یهودیان کاملا بجا بود تا از این جهل در بیایند.

بنده هنوز هم عرض می کنم که مسیحیان حرف داود را دقیق ترجمه نمی کنند. بهتر از ترجمه ی انگلیسی، خود متن عبری است که نوشته یهوه به آدن من گفت. توصیه می کنم اگر می توانید متن عبری را بخوانید.

فقط یک چیز را میداند. داوود با استفاده از الهامی که روح القدوس بر ایشان کرده است این را میداند که آن پادشاه مافوق وی ،‌ سرور وی و خداوند وی می باشد.

همینطور که شما هم نوشتید داود فقط گفته که آن مسیح ، مافوق وی و سرور وی است و هیچ حرفی از خداوند وی نزده. خیلی فرق هست بین سرور و خدا. عیسی از این کلمه ی سرور نتیجه گرفته که مسیح پسر داود نیست.

 بلکه به گفته های خود داوود نبی دقت کنند.

من هم به شما توصیه می کنم به گفته ی خود داود دقت کنید نه به ترجمه های مشکوک. آیا داود مسیح را خدا خطاب کرده؟

در حال حاضر دقیق ترین ترجمه ای که از کتاب مقدس در جهان وجود دارد ترجمه انگلیسی NIV هست. اکثر استادان و مفسرین کتاب مقدس از این ترجمه استفاده میکنند و از نظر خودم هم بهترین ترجمه حال حاضر در جهان از کتاب مقدس همین ترجمه هست. حتی منتقدین کتاب مقدس از همین ترجمه استفاده میکنند. ترجمه های ان آی وی به این خاطر دقیق هستند که از نسخه های اولیه کتاب مقدس ترجمه شده اند.

بیایید ببینم ترجمه ان آی وی مزمور 110 را چگونه ترجمه میکند.

The Lord says to my lord:

Sit at my right hand

    until I make your enemies

    a footstool for your feet.”


همانطور که میبینید در این ترجمه کلمه لرد به کار رفته است و لرد به معنای پروردگار و خداوند است.

اما بگذارید کمی در مورد کلمه آدونای که شما میگویید صحبت کنیم ! 

آدونای، صاحب یا مالک

"آدونای" نام دیگری است که خدا بوسیلۀ آن خود را به ما نشان می‌دهد. این نام حدوداً سیصد مرتبه در عهد عتیق به چشم می‌خورد. واژۀ آدونای به معنی مالک یا صاحب می‌باشد و نشان می‌دهد که خدا مالکِ هر انسانی است، به همین دلیل ما مدیون هستیم که کاملاً از او اطاعت کنیم. قابل توجه است که هر دو واژۀ اِلوهیم و آدونای فرم جمع دارند.

اما یکبار نیز در مزمور صدو دهم، آیۀ ۱ واژۀ آدونای به شکل مفرد برای اشاره به خدا بکار رفته است. کلام خدا می‌فرماید: "یَهُوَه به خداوندِ من گفت به دست راست من بنشین، تا دشمنانت را پای انداز تو سازم" به عبارت دیگر: "یهوه به آدونای من گفت به دست راست من بنشین، تا دشمنانت را پای‌انداز تو سازم." در اینجا سؤالی پیش می‌آید که واژۀ آدونای در آیۀ ذکر شده به کدامیک از سه شخصیت الوهیت اشاره دارد. با مطالعۀ انجیل متی فصل بیست و دوم، آیات ۴۱ تا ۴۵ می‌فهمیم که واژۀ آدونای مزمور صد و دهم آیۀ ۱ به شخص عیسی مسیح اشاره دارد. کلام خدا می‌فرماید که "عیسی از آن فریسیانی که اطراف او ایستاده بودند پرسید: عقیدۀ شما دربارۀ مسیح چیست؟ او فرزند کیست؟ آنها جواب دادند: او فرزند داود است. عیسی از آنها پرسید پس چطور است که داود با الهام از جانب خدا او را خداوند می‌خواند؟ زیرا داود می‌گوید: خداوند به خداوندِ من گفت: بر دست راست من بنشین تا دشمنان تو را زیر پاهای تو قرار دهم. او چطور می‌تواند فرزند داود باشد در صورتی که خود داود او را خداوند می‌خواند؟" (انجیل متی فصل بیست و دوم، آیات ۴۱ تا ۴۵)

داود وقتی با الهام از روح‌القدس دربارۀ مسیح صحبت می‌کند آدونای را به شکل مفرد بکار می‌برد در حالی که همانطور که گفتیم آدونای فرم جمع دارد.

اما جدای از اینها اگر فرض کنیم مزمور 110:1 هیچ ارتباطی به خداوندی عیسی مسیح ندارد اگر سیری در عهد عتیق بکنیم به پیشگویی های دیگر پیامبران خداوند برمیخوریم که میتوان از آنها الوهیت مسیح را دید.

بررسی پیشگویی های کتاب مقدس

پیشنهاد میکنم حتما نوشته های زیر را به صورت کامل بخوانید

«پیشگویی میکای نبی»  (750 سال پیش از مسیح) نبوت: ازلی بودن مسیح و الوهیت وی

پیشگویی بدنیا آمدن مسیح در شهر بیت لحم     پیشگویی: 

و تو اي بيتْ لَحِم اَفراتَه اگر چه در هزاره هاي يهودا كوچك هستي، از تو براي من كسي بيرون خواهد آمد كه بر قوم من اسرائيل حكمراني خواهد نمود و طلوع هاي او از ايّام ازل بوده است.(ميكا5: 2)

تحقق: و چون عيسي در ايّام هيروديس پادشاه در بيتْ لحم يهوديه تولد يافت...
(متي2: 1و همچنين متي2: 4؛لوقا2: 4-7؛ يوحنا7: 42) و
در ازل کلمه بود و کلمه با خدا بود و کلمه خدا بود... و کلمه جسم پوشید و در میان ما ساکن شد(یوحنا باب 1)

نکته ی مهم دیگر اشاره به ازلی بودن مسیح میباشد و میبینیم باز هم نبی دیگر 700 سال پیش از مسیح، الوهیت و ازلی بودن عیسی خداوند را نبوت کرده. «پیشگویی اشعیاء نبی» اينک‌ باكره‌ حامله‌ شده‌، پسری‌ خواهد زاييد ... (اشعیا ۷ : ۱۴)
«پیشگویی به دنیا آمدن مسیح از مریم باکره و الوهیت او(مسیح)» یکی از بخشهای مشهورِ کتاب‌ِمقدس، نوبتِ اشعیای نبی در فرازِ
۷ : ۱۴ کتابش می‌باشد. این فراز، در متنش، به قرار زیر است:

و خداوند بار ديگر آحاز را خطاب‌ كرده‌، گفت‌: «از خداوندْ خدای خود نشانه‌ای‌ بخواه‌؛ آن را، چه از تَه اعماق باشد و چه در اوج ارتفاعات، تقاضا کن!» اما، آحاز گفت‌: «اين‌ كار را نخواهم‌ كرد و خداوند را امتحان‌ نخواهم‌ نمود.»
پس اشعیا گفت‌: «ای‌ خاندان‌ داود بشنويد! آيا اين‌ كافی‌ نيست‌ كه‌ مردم‌ را از خود بيزار كرده‌ايد؟ آیا‌ می‌خواهيد خدای مرا نيز از خود بيزار كنيد؟ بنابراين،‌ خودِ خداوند به‌ شما نشانه‌ای خواهد داد: اينک‌ باكره‌ای‌ حامله‌ شده‌، پسری‌ خواهد زاييد، و او عمّانوئيل [که یعنی "خدا با ما"]‌ خوانده خواهد شد. او شیرِ بسته‌شده‌ و عسل‌ خواهد خورد، آن هنگام که ترک‌ كردن‌ بدی‌ و اختيار كردن‌ خوبی‌ را بداند. اما، پیش‌ از آنكه‌ پسر ترک‌ نمودن‌ بدی‌ و اختيار كردن‌ خوبی‌ را بداند، زمين دو پادشاهی که‌ شما از آنان‌ می‌ترسيد، متروک‌ خواهد شد.» (اشعیا
۷ : ۱۰-۱۶) در این نوشته برآنیم تا توضیحاتی را پیرامون بخشهایی از این برگرفته ارائه دهیم. از خداوندْ خدای خود نشانه‌ای‌ بخواه‌ ...

واژه‌ای که در فرازِ ۱۱، «نشانه» ترجمه شده است در متن اصلی owt'  تلفظ می‌شود. این واژه در اصل به معنای نشانه‌ای است که با آن چیزی را مشخص می‌کنند. از متن فرازِ ۱۱ اما روشن است که منظور از این نشانه، نشانه‌ای ماورائ‌طبيعی و خارق‌العاده بود؛ معجزه‌ای که به‌واسطه‌ی آن وعده‌های نبوتی اشعیا به‌شکل غیرقابل‌انکاری، در مقابل آحاز که پادشاهی بی‌ایمان و خدانشناس بود، پشتیبانی و تایید شوند. در واقع، از متن این فراز روشن است که اشعیای نبی در آن هنگام اطمینان داشته که خداوند به او قدرتِ ظهور هر معجزه یا نشانه‌ی ماورائ‌طبيعی‌ای را که آحاز ممکن بوده درخواست نماید، اعطا نموده است.
البته، در فراز
۱۲، می‌خوانیم که آحاز این پیشنهادِ اشعیا را رد می‌کند و از درخواستِ نشانه‌ای امتناع می‌ورزد. این امر باعث می‌شود که اشعیای نبی دیگر او را به تنهایی موردِ خطاب قرار ندهد، بلکه کل خاندان داوود را. ضمایر دوم شخص در آیاتِ ۱۳ و ۱۴ که حاوی پاسخ اشعیا هستند، جمع می‌باشند. معمولا، نبوتها و وعده‌هایی که به خاندان داوود اختصاص می‌یابند، بازه‌ی زمانی ماورای عصر خود را نیز شامل می‌شدند. نشانه‌ی تولدِ عمانوئیل، هرچند دلگرمی‌ای برای خاندان داوود و مردم یهودا بود، اما لزوما نشانه‌ای برای شخص آحاز پادشاه نمی‌توانست باشد. در واقع، اشعیا پیشتر به آحاز هشدار داده بود که «اگر [خداوند] را باور نكنند، هرآينه‌ برقرار‌ نخواهند ماند.» (آیه‌ی ۹) اينک‌ باكره‌ حامله‌ شده‌، پسری‌ خواهد زاييد ... واژه‌ای که در فراز اشعیا ۷ : ۱۴، "باکره" ترجمه شده بحث‌برانگیزترین بخش این پیشگویی عجیب می‌باشد. این واژه در متن عبری almaah` تلفظ می‌شود. برخی، به‌ویژه یهودیان، اعتراض کرده‌اند که این واژه را نباید "باکره" ترجمه نمود، بلکه "زن جوان". دلیلی هم که می‌آورند آن است که واژه‌ی معادل باکره در کتابِ‌مقدس almaah` نیست، بلکه bªtuwlaah می‌باشد. این اما در حالی‌ست که اگر کاربردهای این دو واژه را در کتاب‌ِمقدس مرور کنیم، می‌بینیم که این ادعا چندان هم از پایه و اساس محکمی برخوردار نمی‌باشد. به عنوان نمونه، در ترجمه‌ی

 New Jewish Publication Society (مشهورترین ترجمه‌ی مدرن عهدِقدیم در میان یهودیان)، واژه‌ی bªtuwlaah، از میان ۵۰ باری که در متن اصلی استفاده شده، تنها در ۱۹ مورد، virgin ترجمه شده است. در واقع، هرچند که واژه‌ی bªtuwlaah در کتابِ‌مقدس، عموما می‌تواند به معنای باکره بکار رفته باشد، اما مواردی نیز هستند که این واژه حتی برای زنان ِ شوهردار نیز به‌کار رفته است. (به عنوان مثال، در یوئیل ۱ : ۸، bªtuwlaah به زن بیوه اطلاق شده است.) در حالیکه واژه‌ی almaah` در کتاب‌ِمقدس، به‌روشنی برای دختران جوانی که در سن (یا در آستانه‌ی) ازدواج بسر می‌برند، استفاده شده است. برای روشن‌تر شدن مطلب، می‌توان به‌عنوان نمونه، به کاربردهای این دو واژه در وصفِ ربکا، همسر آینده‌ی اسحاق، در فصل ِ ۲۴ کتابِ پیدایش رجوع نمود. در فرازِ ۱۶ این فصل چنین می‌خوانیم: و آن‌ دختر بسيار زیباروی و باكره‌ (~bªtuwlaah~) بود، و مردی‌ او را نشناخته‌ بود. پس‌ به‌ چشمه‌ فرورفت‌، و سبوی خود را پر كرده‌، بالا آمد. می‌بینیم که علاوه بر ذکر شدن bªtuwlaah برای اشاره به باکره بودن ربکا، این توضیح هم به آن افزوده شده که «مردی‌ او را نشناخته‌ بود.» این در حالی است که اگر این واژه منحصرا و مستقیما به معنای "زن جوان باکره" می‌بود، دیگر چه نیازی به چنین توضیحی بود؟! از طرفِ دیگر، واژه‌ی Almaah` در همین فصل، در آیه‌ی ۴۳ برای ربکا، چنین بکار رفته است: اينک من‌ به‌ سر اين‌ چشمه‌ی آب‌ ايستاده‌ام‌. پس‌ چنين‌ بشود كه‌ آن‌ دختری (~almaah`~)‌ كه‌ برای كشيدن‌ آب‌ بيرون‌ آيد، و به‌ وی گويم‌، «مرا از سبوی خود جرعه‌ای‌ آب‌ بنوشان.» مسلما، منظور از «آن دختر»، دختر جوان و باکره‌ای است که قرار بوده همسر آینده‌ی اسحاق شود. واژه‌ی almaah` هفت‌بار در کتاب‌ِمقدس ذکر شده است، و هر هفت‌بار برای دختری بکار رفته که به سن ازدواج رسیده است (پیدایش ۲۴ : ۴۳؛ خروج ۲ : ۸؛ مزامیر ۶۸ : ۲۵؛ غزل‌غزل‌های-سلیمان ۱ : ۳؛ ۶ : ۸؛ امثال ۳۰ : ۱۹). همچنین، almaah` تنها لغتی در کتابِ‌مقدس است که بدون استثنا تنها برای زنان جوانی که هنوز ازدواج نکرده‌اند، بکار رفته است.[۱] Albert Barnes  پیرامون معنای این واژه، چنین می‌نویسد: این لغت به‌درستی به معنای دختر، دوشیزه، باکره، زن جوانی که ازدواج نکرده اما به سن ازدواج رسیده است، می‌باشد. همچنین، یک نکته مهمی که پیرامون واژه‌ی almaah` می‌توان متذکر شد، آن است که این واژه در کتیبه‌ای باستانی (۱۴۰۰ ق.م.) که به زبان ِ Ugaritic  (زبانی سامی و هم‌ریشه با عبری) نوشته شده نیز یافت شده است. در این کتیبه، واژه‌ی bªtuwlaah نیز بکار رفته است. آنچه اما در این کتیبه مشخص می‌باشد آن است که این دو واژه به‌صورتِ مترادف با یکدیگر بکار رفته‌اند. محققانی چون Cyrus H. Gordon و Feinberg بر این عقیده هستند که برداشت متی از نبوتِ اشعیا ۷ : ۱۴ بر اساس تفسیری کهن ِ یهودی بوده است. ... او عمانوئیل خوانده خواهد شد. متی نبوت اشعیا ۷ : ۱۴ را یک نبوت مسیحایی دانسته است که در تولد معجزه‌آسای عیسی از مریم باکره به وقوع پیوسته است: تولد عیسی مسیح اینچنین روی داد: مریم، مادر عیسی، نامزد یوسف بود. امّا پیش از آنکه به هم بپیوندند، معلوم شد که مریم از روح‌القدس آبستن است. از آنجا که شوهرش یوسف مردی پارسا بود و نمی‌خواست مریم رسوا شود، چنین اندیشید که بی‌هیاهو از او جدا شود. امّا همان زمان که این تصمیم را گرفت، فرشته خداوند در خواب بر او ظاهر شد و گفت: «ای یوسف، پسر داوود، از گرفتن زن خود مریم مترس، زیرا آنچه در بطن وی جای گرفته، از روح‌القدس است. او پسری به دنیا خواهد آورد که تو باید او را عیسی [که یعنی "یهوه نجات است"] بنامی، زیرا او قوم خود را از گناهانشان نجات خواهد بخشید.» اینهمه رخ داد تا آنچه خداوند به زبان نبی گفته بود، به حقیقت پیوندد که: باکره‌ای آبستن شده، پسری به دنیا خواهد آورد و او را عِمانوئیل خواهند نامید، که به‌معنی «خدا با ما» است. چون یوسف از خواب بیدار شد، آنچه فرشته‌ی خداوند به او فرمان داده بود، انجام داد و زن خود را گرفت. (متی ۱ : ۱۸-۲۴)

البته، به نظر می‌آید که متی فرازِ اشعیا ۷ : ۱۴ را در انزوا ندیده است، بلکه آن را در متن بزرگترش، فصل‌های ۷ تا ۱۱ که از بخش‌های کلیدی نبوت‌های کتاب‌ِمقدس هستند، در نظر گرفته است. در فصل هفتم کتابِ اشعیا، این موعود قرار است به دنیا بیاید؛ در فصل نهم، او به دنیا آمده، و با عنوان "خدای قدیر،" پادشاهِ خدایی، شناسایی شده است؛ و نهایتا در فصل یازدهم، او در قوتِ ماوراءطبیعی ِ روح، سلطنت می‌کند. آنطور که متی به این نبوت‌ها می‌نگرد، به نگر روشن می‌آید که این فصول به هم مرتبط هستند، و در مجموع دربردارنده‌ی وعده‌هایی به حکم‌رانی جهان‌شمول و پرجلال مسیح موعود می‌باشند. اما، یک اعتراضی که در اینجا مطرح می‌شود آن است که برخلافِ این نبوت، نام این پسر عیسی نهاده شده است، نه عمانوئیل. در پاسخ باید گفت که از ساختار نبوتِ اشعیا، روشن است که عمانوئیل خوانده شدن این پسر موعود در واقع، بیانگر وجود، شخصیت و جایگاه اوست. به عنوان مثال، قیاس شود با برگرفته‌های زیر در کتابِ اشعیا:

و شما «كاهنان‌ خداوند» خوانده خواهید شد،و «خدمتگزاران‌ خدای‌ ما» ناميده‌ خواهيد شد. گنجهای‌ قومها را تصاحب‌ خواهيد كردو ثروت‌ آنان‌ از آن‌ شما خواهد شد. (اشعیا ۶۱ : ۶) تو را ديگر «متروک»‌ نخواهند خواند، و زمينت‌ را ديگربار «خرابه»‌ نخواهند نامید‌. بلکه، تو «حَفصيبَه» خوانده خواهی شد،‌ و زمينت‌ را «بَعولَه»؛‌زيرا خداوند از تو مسرور خواهد شد، و زمين‌ تو را عروس خویش خواهد گردانید. (اشعیا ۶۲ : ۴) واضح است که این "خوانده شدن"ها و "نامیده شدن"ها بیانگر نام اصلی و شخصی نیستند، بلکه بیانگر عنوان، توصیف و لقبی که به دلیل جایگاه و شرایطِ موصوف، به آن اطلاق می‌شوند یا خواهند شد. (همچنین، رجوع شود به اشعیا ۹ : ۶ که همین پسر با چهار نام دیگر نیز نامیده شده است.) در واقع، وجودِ الهی عیسی که مسیح اسرائیل (یوحنا ۱ : ۴۱؛ ۴: ۲۵؛ اعمال‌رسولان ۲ : ۳۱و۳۴) و تجسم کلام ذاتی خداست (یوحنا ۱ : ۱و۱۴و۱۸)، این نبوتِ اشعیا را برای خاندان یهودا، به کامل‌ترین شکل و نهایی‌ترین تحققش، به انجام رسانده است. مسیحیان نیز در طول تاریخ، همواره حضورِ عیسای مسیح در میانشان و در کلیسایشان را همان حضور خداوند دانسته‌اند، و در عین حال، او را انسانی دانسته‌اند که یکی از آنان است؛ و در این پسر موعود است که خداوند قدرتِ نجات‌بخش و شکست‌ناپذیر خویش را عیان می‌کند، و آن را، از برای لطفِ بی‌کرانش، در اختیار برگزیدگان خویش قرار می‌دهد. می‌بینیم که عمانوئیل خوانده شدن این پسر، به کاملترین صورت در شخص عیسی پسر دوشیزه مریم به انجام رسیده است... تا آنكه‌ ترک‌ كردن‌ بدی‌ و اختيار كردن‌ خوبی‌ را بداند. در آیه‌ی ۱۵ این فصل، در وصفِ این کودک چنین می‌خوانیم: او شیرِ بسته‌شده‌ و عسل‌ خواهد خورد، آن هنگام که ترک‌ كردن‌ بدی‌ و اختيار كردن‌ خوبی‌ را بداند.

تمیز دادن نیک و بد، و دانستن «ترک کردن بدی و اختیار کردن خوبی،» اشاره به سنینی دارد که طی آنها، طفل دوران جنینی را پشتِ سر می‌گذارد (قیاس شود با تثنیه ۱ : ۳۹). منظور از طفلی که هنوز نیک و بد را تشخیص نمی‌دهد، ظاهرا طفلیست که دست‌ِکم هنوز ۳ سالش نشده است. البته، برخی نیز آن را با در نظر داشتن سن ۱۲ یا ۱۳ سالگی دانسته‌اند؛ سنی که برای پسران یهودی، سن تکیفِ شرعی به‌شمار می‌آمده، و در یهودیت سن مهمی برای پسران دانسته می‌شده است.
بر این اساس، این فراز به آن معناست که این پسر وقتی دوران جنینی‌اش را پشتِ سر گذاشت، یا وقتی به سن
۱۲ یا ۱۳ سالگی رسید، غذایش شیرِ بسته‌شده و عسل (غذایی که در سرزمین موعود به‌فراوانی یافت می‌شده) خواهد بود. (قیاس شود با یوشع ۵ : ۶.) این عمانوئیل موعود کیست؟ (الوهیت مسیح)

مفسران یهودی ظاهرا اصرار دارند تا نشان دهند که این عمانوئیل موعود صرفا یکی از فرزندان آحاز پادشاه یا اشعیای نبی بود. با این وجود، درباره‌ی اینکه فرزند موعود کیست بین آنان و مفسران هم‌رای با ایشان اختلاف هست. این در حالیست که اگر میلادِ عمانوئیل در زمان حیاتِ آحاز رخ داده باشد، می‌توان انتظار داشت که رخ‌دادِ آن در کتابِ اشعیا روایت شده باشد و به تحقق نبوتِ اشعیا در این رخ‌داد اشاره‌ای شده باشد (قیاس شود با اول‌پادشاهان ۸ : ۱۵؛ دوم‌پادشاهان ۱۵ : ۱۲)، در حالی که چنین اشاره‌ای را در کتابِ اشعیا به تحقق این نبوت نمی‌توان یافت. 
نکته‌ی دیگری نیز که باید در اینجا به آن توجه نمود آن است که هیچ‌کدام از ویژگی‌هایی که برای عمانوئیل در کتابِ‌مقدس می‌یابیم با چنین برداشتهایی مطابقت نمی‌کنند. نه‌تنها این، بلکه توصیفاتِ موجود پیرامون این عمانوئیل کلا برای یک کودک عادی غیرقابل‌انطباق هستند. در فرازِ اشعیا
۸ : ۸، دراینباره چنین آمده است:

و بر يهودا تجاوز نموده‌، سيلان‌ كرده‌، از آن عبور خواهد نمود تا آنكه‌ به‌ گردنها برسد. بالهای‌ خود را پهن‌ كرده‌، طول‌ و عرض‌ زمینت‌ را - ای‌ عمّانوئيل -‌ خواهد پوشانید. (اشعیا ۸ : ۸)

(قیاس شود با: اشعیا ۱۴ : ۲۵؛ ۴۷ : ۶؛ هوشع ۹ : ۳؛ ارمیا ۲ : ۷؛ ۱۲ : ۱۴)
اینکه آمده «زمینت را، ای عمانوئیل» در وحله‌ی اول، اشاره به این مهم دارد که عمّانوئيل باید در سرزمین یهودا متولد شود، و این سرزمین متعلق به اوست. اینکه یهودا سرزمینی متعلق به عمّانوئيلخوانده شده، در واقع اشاره به روزنه‌ی امیدی است که به‌واسطه‌ی عمّانوئيل موعود هنوز برای مردم یهودا باقی مانده است. به دیگر سخن، این خطاب بیانگر این وعده است که خداوند به خاطر عمّانوئيل، مردم یهودا را حفظ خواهد نمود. هرچند که قرار است این سرزمین به فجیع‌ترین شکل موردِ تاخت و تاز دشمن قرار گیرد، اما، خداوند قوم یهودا را که عمانوئیل از نسل آنان است، نهایتا برای او، حفظ خواهد نمود. در اشعیا
۹ : ۶ نیز، اشاره‌ای به این پسر (عمانوئیل) شده است که ماهیت الهی-مسیحایی او را به روشن‌ترین شکل بیان نموده است. این آیه در متن آن، به قرار زیر است: با این وجود، ايـن‌ تاريكـی برای قوم‌ خدا كه‌ در تنگی‌ هستند تا ابد باقـی‌ نخواهـد مانـد. خـدا سرزمين‌ قبايل‌ زبولون‌ و نفتالی‌ را در گذشته‌ خوار و ذليل‌ ساخته‌ بود، اما در آينده‌ او تمام‌ اين‌ سرزمين‌ را از دريای مديترانه‌ گرفته‌ تا آنطرف‌ اردن‌ و حتی‌ تا خود جليل‌ كه‌ بيگانگان‌ در آن‌ زندگی می‌كنند، مورد احترام‌ قرار خواهد داد. قومی‌ كه‌ در تاريکی‌ راه‌ می‌رفتند، نور عظيمی‌ خواهند ديد. بر كسانی‌ كه‌ در سرزمين‌ ظلمت‌ زندگی‌ می‌كردند، روشنايی‌ خواهد تابيد. ... زيرا فرزندی برای ما بدنيا آمده‌، پسری‌ بما بخشيده‌ شده‌، او بر ما سلطنت‌ خواهد كرد. 

نام‌ او «عجيب‌»، «مشير»، «خدای‌ قدير»، «پدر جاودانی‌» و «سرورسلامتی‌» خواهد بود. او بر تخت‌ پادشاهی‌ داود خواهد نشست،‌ و بر سرزمين‌ او تا ابد سلطنت‌ خواهد كرد. پايه‌ حكومتش‌ را بر عدل‌ و انصاف‌ استوار خواهد ساخت‌، و گسترش‌ فرمانروایی‌ صلح‌پرور او را انتهایی نخواهد بود. خداوند قادر متعال‌ چنين‌ اراده‌ فرموده‌ و اين‌ را انجام‌ خواهد داد. 

(اشعیا ۹ : ۱-۷) چنین توصیفاتی، جز با مسیح، با هیچ شخص دیگری نمیتواند مطابقت داشته باشد. 
می‌بینیم که با وجود شواهد موجود، آنچه به نگر مسلم می‌آید دست‌ِکم آن است که فراز اشعیا
۷ : ۱۴ دربردارنده‌ی یک نبوتِ مسیحایی می‌باشد. این فراز، در واقع، نبوتی است درباره‌ی میلادِ ماوراءطبیعی پسری در خاندان داوود که قرار است با عنوان عمانوئیل شناسایی شود. این نوبت بخشی است از نبوت‌های مسیحایی که تحقق نهایی و همه‌جانبه‌اش با میلادِ ماوراءطبیعی عیسی به انجام رسیده است.  «پیشگویی ارمیای نبی» "پیشگویی الوهیت مسیح"
"و اینکه وی از خاندان داوود خواهد بود" "پیشگویی نجات بشر از طریق مسیحای موعود"
خداوند مي‌گويد: «اينك‌ ايّامي‌ مي‌آيد كه‌ شاخه‌اي‌ عادل‌ براي‌ داود برپا مي‌كنم‌ و پادشاهي‌ سلطنت‌ نموده‌، به‌ فطانت‌ رفتار خواهد كرد و انصاف‌ و عدالت‌ را در زمين‌ مُجرا خواهد داشت‌. 6 در ايّام‌ وي‌ يهودا نجات‌ خواهد يافت‌ و اسرائيل‌ با امنّيت‌ ساكن‌ خواهد شد و اسمي‌ كه‌ به‌ آن‌ ناميده‌ مي‌شود اين‌ است‌: يهوه‌ صدقينو (يهوه‌ عدالت‌ ما). (ارمیا باب 23 آیه ی 6)
میبنیم که در این جا گفته شده ، مسیحای موعود ، یهوه خوانده خواهد شد. یهوه همان خدا در زبان عبری میباشد. «منابع و تفاسیر یهودی قرون اولیه» منبع يهودي:
Echa Rabbathi مربوط به 200-500 ميلادي است كه مَراثي را در كتاب تفسير عظيمي كه بر تورات و پنج طومار نگاشته است بررسي ميكند. او راجع به مَراثي اِرِميا1: 16 چنين مي گويد:«نام مسيح موعود چيست؟  R. Abba ben Cahana  (200-300 ميلادي) گفته است نام او يَهُوَهْ مي باشد و اثبات اين مطلب جملۀ[اين است نام او](اِرِميا23: 6) است.»

بنده فعلا همین پیشگویی ها را پیدا کردم اگر پیشگویی های دیگری در مورد الوهیت مسیح پیدا کردم برایتان خواهم فرستاد. همچنین غیر از اینها پیشگویی های دیگری در کتاب مقدس وجود دارد در مورد زمان دقیق آمدن مسیح ، نحوه ی مرگ او و ... که اگر مایل باشید آن ها را برای شما خواهم فرستاد.

بنده عهد جدید و عهد عتیق را بطور کامل خوانده ام و تا جایی که می دانم تمام انبیا در روز قیامت دشمنان خود را به زیر پا می اندازند . این اختصاص به یک مسیح ندارد. آنچه داود پیشگویی کرده مربوط به قیامت نیست، بلکه پیروزی دنیوی و مادی پیامبر نیرومند در همین دنیاست که هیچ شباهتی به عیسی مسیح ندارد.

اشتباه نکنید ! آیاتی که بنده به شما دادم مربوط بود به بازگشت مسیح ! شاید بنده در جمله بندی ام اشتباهی انجام دادم که شما چنین فکری رو کردید ! در زمان بازگشتش مسیح دشمنانش را نابود میکند. در همین دنیا ! و پس از نابودی دشمنانش انتها فرا خواهد رسید. بهتر است برای درک بهتر آیات قبل و بعد را نیز بخوانید. (اول قرنتیان باب 15) بر اساس‌ اين‌ آيات‌، انتهاي‌ عالم‌ بدين‌ شكل‌ خواهد بود كه‌ ابتدا، مسيح‌ دوباره‌ باز خواهد گشت‌. سپس‌ مسيح‌ تا نابودي‌ كامل‌ همه قوات‌ شيطاني‌ و از بين‌ رفتن‌ تمامي‌ دشمنان‌ خدا سلطنت‌ خواهد كرد. آنگاه‌، همه آن‌ كساني‌ كه‌ به‌ عيسي‌ مسيح‌ ايمان‌ داشته‌ باشند، قيام‌ خواهند نمود و سپس‌ جهان‌ انتهاء خواهد يافت‌.

موفق باشید. همچنین برادر عزیز. واقعا از همکلام شدن با شما خوشحال میشوم. در پناه مسیح خداوند

 

سلام دوست من

خیلی زحمت کشیدید. جدا متشکرم.اما در مورد جواب تان عرض می کنم :

اگر که صرفا مسیح پسر داوود بود ، داوود نبی هیچگاه این حق را به خود نمیداد که او را خداوند خود خطاب کند.

مگر داود او را خداوند خطاب کرد ؟!

شما خودتان هم می دانید که داود او را سرور من خطاب کرده. از این عبارت خدا بودن مسیح فهمیده نمی شود و عیسی نمی تواند با استناد به این جمله ثابت کند که خداست. موضوع صحبت عیسی خاندان مسیح بود نه ماهیت مسیح و نتیجه ی بحث هم باید مربوط به خاندان مسیح باشد یعنی ثابت می کند که مسیح از نسل داود نیست.

در اینجا سؤالی پیش می‌آید که واژۀ آدونای در آیۀ ذکر شده به کدامیک از سه شخصیت الوهیت اشاره دارد.

اصلا چرا باید به اشخاص الوهیت اشاره داشته باشد ؟ می تواند به یک انسان مافوق داود اشاره کند.

دقیق ترین ترجمه ی شما هم به نظر بنده دقیق نیست، چون بجای دو کلمه از یک کلمه استفاده کرده و این یک جور تحریف است.

The Lord says to my lord  :خداوند به خداوندِ من گفت

در حالی که در متن عبری نوشته : یهوه به آدن من گفت.

اگر وبلاگ بنده را خوانده بودید ، می دانستید که پیشگویی میکای نبی ازلی بودن مسیح را ثابت نمی کند چون ترجمه ی دقیقش چیز دیگریست. اصولا من فکر می کنم هیچ چیز نمی تواند ثابت کند که یک انسان خداست، چه عیسی مسیح باشد چه حضرت علی، چه فرعون چه شاه ژاپن یا هند. اگر کتابی چنین ادعایی بکند فقط بی اعتباری خودش را ثابت کرده. البته پیشگویی های عهد عتیق خیلی جای بحث دارند و اگر شما به متن عبری مراجعه کنید، می بینید که ادعای شما را ثابت نمی کند. چرا کلیمیان مسیح خود را خدا نمی دانند ؟ بخاطر اینکه از متن عبری چنین نتیجه ای بدست نمی آید. در بررسی عهد جدید متوجه می شویم که وقتی از عهد عتیق نقل قول می کند بارها برای اینکه منظور خود را ثابت کند به تحریف لفظی متوسل می شود مثل همان آدن که بجایش نوشته اند خداوند. در پیشگویی اشعیا هم همینطور است. در مورد کلمه ی علمه (آلما) چیزی نمی گویم چون صاحب نظر نیستم، ولی اشکالات دیگری هم هست. ترجمه ای که من در اختیار دارم در آیه 14 می گوید : نام او را عمّانوئيل خواهد خواند. یعنی مادرش این اسم را روی بچه می گذارد (اسم اصلی اوست). ولی متی-1 می گوید: او را عِمانوئیل خواهند خواند. یعنی مردم چنین لقبی به او می دهند، که با پیشگویی اشعیا فرق دارد. پیشگویی اشعیا در مورد پسری به اسم عمانوئیل است نه عیسی. کلیمیان این آیه را به روسی اینطور ترجمه کرده اند :

برای همین خدا خودش به شما آیتی می دهد. اینک این زن جوان باردار می شود و پسری می زاید و او را به اسم عمانوئیل می نامد.

http://istok.ru/Tanah/tanach/neviim/ieshaiya/ieshaiya_3622.html

 پیش‌ از آنكه‌ پسر ترک‌ نمودن‌ بدی‌ و اختيار كردن‌ خوبی‌ را بداند، زمين دو پادشاهی که‌ شما از آنان‌ می‌ترسيد، متروک‌ خواهد شد.

این یک بشارت است و باید در آینده ی نزدیکی اتفاق بیفتد یعنی پیش از اینکه پسر به 10-12 سال برسد، دشمنان نابود می شوند. تولد عیسی که خیلی بعد از دوران اشعیا بوده چطور می تواند نشانه ی نابودی دشمنان اشعیا باشد ؟ پسر باید در زمان پیشگویی متولد شود تا درک بدی و خوبی توسط وی در آینده ی نزدیک واقع شود. معلوم می شود که این متن ربطی به حضرت عیسی ندارد.

از سایر موارد تحریف لفظی می توان به ترجمه ی کلمه ی عربه که اسم خاص است اشاره کرد که مسیحیان صحرا ترجمه می کنند تا موضوع را به طرف عیسی منحرف کنند زیرا مشخص است که حضرت عیسی ربطی به عربه در اردن نداشت (اشعیا40 آیه 3). همچنین در متی باب 11 نوشته : راهت را پیش پایت، در حالی که در ملاکی 3 آیه 1 نوشته : طریق را پیش روی من. هدف انجیل نویس این بوده که موضوع را به عیسی و یحیی ربط دهد. بنابراین می بینید که برای فهم درست پیشگویی های عهد عتیق باید خیلی دقت کرد و از ترجمه ی معتبر یا از متن اصلی استفاده کرد. ترجمه ها و نقل قول های مغرضانه ی مسیحیان شما را گمراه کرده. به این ترجمه ها و تفسیرهایی که با زحمت زیاد می خواهند هر چیزی را به حضرت عیسی ربط دهند اعتماد نکنید. در ضمن با وعده ی پیروزی در زمان بازگشت حضرت عیسی نمی شود چیزی را ثابت کرد. آنچه ما از ایشان دیدیم، پیروزی و قدرت نبود. موفق باشید.