نامه 6 بخش 6
65) قرآن اعلام می کند که همه چیز را خدا نازل کرده، نه فقط آهن را.
سوره 15 (حجر) آیه 21 :
"و هيچ چيز نيست مگر آنكه گنجينههاى آن نزد ماست، و ما آن را جز به اندازهاى معين فرو نمىفرستيم."
این یک جور آفرینش است، انتقال به عالم مادی است، نه سقوط از آسمان.
66) من نمی فهمم ، چطور شما هامان را به "آمان و آخاشو ِِِِِِِِِِرُش" ربط داده اید. آنها اصلا در قرآن ذکر نشده اند و عرب ها آنها را نمی شناختند. خیلی اسامی شبیه به هامان در مکان ها و زمان های مختلف می شود پیدا کرد، مثلا اسم عربی امان (امنیت) و اسم فارسی آرمان (هدف). شاید هامان (در قرآن) تلفظ عربی آمون خدای مصری باشد. شاید هامان کاهن آمون بوده. مصری ها چنین اسامیی داشته اند مثل توت آنخ آمون. شما باز هم روی حدس خود، بدون هیچ مدرکی اصرار می کنید. حدس های خود را بعنوان واقعیت قطعی ارائه می نمایید.
(آخاشو ِرُش به فارسي خشايارشاه تلفظ مي شود. از كجا معلوم كه تنخ اسم آمان يا هامان را درست و دقيق ثبت كرده باشد ؟)
67) در مورد سامریان هیچ چیز نمی دانم. تا بحال فکر می کردم که سامری اسم یک نفر بوده (نه صفت نسبی). شاید هم همینطور بوده است.
68) یک کتاب می گوید : زن فرعون و یک کتاب می گوید : دختر فرعون. شما از کجا فهمیدید که کتاب شما درست می گوید ؟
فقط از آنجا که کتاب مقدس قدیمی تر(از قرآن) است ؟ مگر کتاب های قدیمی نمی توانند اشتباه کنند ؟
بعلاوه، دختر فرعون می تواند زن فرعون بعدی باشد. یعنی هردو جور درست است.
69) من موافقم. ذوالقرنین اسکندر نیست، بلکه کوروش کبیر است. شما حتما می دانید که در قرآن اسم اسکندر قید نشده.
70) راضی کردن شما ممکن نیست، اما من جواب داده ام. من برایتان توضیح دادم که شرایط و توصیف خانواده ی حضرت مریم (طبق قرآن)، با توصیف خانواده ی حضرت موسی فرق داشته و قاتی شدن آنها امکان ندارد. اسامی عیسی و یوشع به عربی بصورت های متفاوت نوشته و تلفظ می شوند. عرب ها (و پیامبر) در این مورد اشتباهی نکرده اند. آیه هایی که به آنها اشاره کرده اید، مدعای شما را ثابت نمی کنند. بیداوی خیلی خوب توضیح می دهد (من نمی دانم چرا شما حرف او را نقل کرده اید. حرفش نظر شما را تایید نمی کند).
اولا او به فاصله ی حدودا 1000 سال اشاره می کند.
ثانیا او نوشته است : هارون یک انسان پارسا ، یا یک انسان شرور، بوده که در زمان آنها زندگی می کرده (یعنی زمان مریم).
این همان جواب من است (مبنی بر اینکه "خواهر هارون" یک لقب است). وقتی من نوشتم : این لقب است، منظورم این بود که مریم برادر نداشته و مردم فقط برای محکوم کردن یا تحقیر ، او را خواهر هارون نامیده اند.
چونکه من باید به زبان خارجی حرف بزنم، بعضی اوقات سوء تفاهم پیش می آید. ما نمی دانیم این هارون، برادر موسی است یا یک نفر دیگر، آدم خوبی است یا آدم بدی ؟ فقط می دانیم که عنوان "خواهر هارون" را مردم برای محکوم کردن بکار برده اند.
آیات 52-54 اصلا ربطی به این داستان ندارند. آیه 163 (نه آیه 161) سوره 4 در مورد انبیا، به ترتیب زمان حرف نمی زند. یحیی در آن ذکر نشده. شما نوشته اید :
در بقیه ی موارد ، تمام زنجیره درست است، فقط عیسی در جای صحیح قرار ندارد.
چرا شما چنین اشتباهی کردید ؟ آیا داود باید پس از سلیمان باشد ؟ هارون باید پس از ایوب باشد ؟ سلیمان باید پس از یونس باشد ؟
این آیه ترتیب زمانی را اعلام نمی کند، برای همین جای عیسی درست نیست. مخصوصا که موسی پس از همه، در آیه 164 ذکر شده. سوره 21 (انبیا) تقریبا به ترتیب حکایت می کند. در اینجا ، در پایان سوره مریم و پسرش ذکر شده اند. پس از عیسی فقط حضرت محمد ذکر شده است. لطفا نگاه کنید و جوابتان را بگیرید.
71) بر چه اساسی می گویید که : در قرآن ، منظور از این عنوان، آسمان ها و بهشت است ؟ شاید پیامبر از ویرانه های معبد (اورشلیم) دیدن کرده. من دقیقا نمی دانم. محل انبیا برای او مهم بود، نه زیبایی ساختمان.